نگاهی تخصصی به روز جهانی افراد با نارسایی یا کم توانی (نه معلولیت)

ما سالانه شاهد برگزاری مراسمات و جشنهای مختلف در روزی با عنوان “روز جهانی معلولان” هستیم اما نکته فوق العاده مهم در این رابطه نگاه تخصصی و مبتنی بر دانش نوین به این مقوله میباشد که همچون هر دانش تخصصی دیگری بخشی از آن به واژه شناسی آن علم یا دانش و معانی و مفاهیم آن مربوط میباشد که در بسیاری از موارد انتخاب هر مفهوم نشأت گرفته از فلسفه و نگرشی در آن حیطه تخصصی است. حیطه تخصصی توانبخشی و بازتوانی (طبی، روانی، اجتماعی، آموزشی و …) نیز مستثنای از این قاعده نیست. در این راستا به منظور ایجاد زبانی مشترک و البته تخصصی مفاهیم مختلفی به کار رفته است که هر کدام از آنها هرچند دارای وجوهی مشترک هستند اما معانی متفاوتی را به همراه دارد که توجه و کاربرد تخصصی آن بسیار حائز اهمیت است. در این راستا سه واژه نقص (impairment)، کم توانی یا نارسایی (disability) و معلولیت (handicap) واژگان تخصصی و دارای معانی متفاوت است که بعضاً و متأسفانه جابجا و یا مترادف با یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند!
واژه نقص زمانی است که که شخص در یک عضو یا کارکرد خود دارای حالتی غیر نرمال باشد مثلاً نقص در حلزون گوش، نقص در انگشت دست و یا نقص توجه. حال اگر شخص دارای نقصِ در انگشت، در توانایی مانند نوشتن دچار مشکل شود فرد دارای کم توانی یا نارسایی نوشتاری بوده و اگر این نارسایی یا کم توانی به حدی باشد که شخص دچار اختلال در کارکرد حیطه های مختلف زندگی شود مانند حیطه تحصیل، فرد را دارای معلولیت می نامند که می تواند متأثر از عوامل فردی و یا جامعه باشد.
حال مسئله ای که وجود دارد نامگذاری این روز با ترجمه و عنوان روز جهانی معلولان است و سوال این است که آیا
international day of persons with disabilities روز جهانی معولان است یا روز جهانی افراد دارای (با) نارسایی یا کم توانی ها؟

در این ترجمه نه چندان تخصصی چند نکنه بسیار مهم و و فلسفی و زیربنایی وجود دارد که به اختصار به آن اشاره می شود:

۱- آیا در این روز هدف ما افراد دارای معلولیت است یا افراد دارای نارسایی و آیا اساساً کسانی را که به عنوان الگوی این قشر دعوت می کنیم افراد معلول هستند یا افراد دارای کم توانی و یا نارسایی؟ مثلاً اگر کسی دارای ناتوانی در نوشتن با دست راست به سبب قطع دو انگشت باشد آیا معلول است؟ حال حتی اگر این فرد بتواند با وسایل کمک توانبخشی و توانبخشی در امور تحصیلی مثلاً رتبه یک کنکور باشد؟ و از نظر زندگی فردی و اجتماعی نیز فردی بسیار موفق باشد؟ آیا با در نظر گرفتن معنای تخصصی و صحیح معلولیت استفاده از این مفهموم برای این شخص جایگاه و حتی تناسبی دارد؟ و یا به گونه ای القای جایگاه متفاوت برای افرادی است که خود و جامعه تمام منابع را جهت توانبخشی و پیشگیری و رفع معلولیت آنان بکار است؟
دو واژه با عناوین معلولیت و ناتوانی (یا نارسایی) دارای معنای خاص و جداگانه خود هستند که ریشه در فلسفه نگرشی به این مقولات دارد و اساساً به همین دلیل است که در نامگذاری این روز از واژه افراد با disabilities استفاده میشود و نه handicap که در نظر افراد بصورت ناخواسته نقاط ضعف اشخاص مورد اشاره قرار نگیرد، چرا که همانطور اشاره شد معلولیت یعنی اختلال عملکرد در حیطه یا حیطه هایی در زندگی که مصداق بسیاری از افراد دارای نقص و کم توانی یا نارسایی نمی شود.
۲- استفاده از واژه های معلولان و کم توانان که حالت ایستا و ماندگار دارد مناسبِ استفاده برای این افراد نیست، زیرا همچون قد و رنگ چشم غالباً و معمولاً قابل تغییر نیست (مثلاً شخص چشم آبی) و حال آنکه معلولیت و کم توانی حالتی پویا دارد و ممکن است اگر امروز فردی دارای معلولیت است یک ماه بعد نباشد و معلولیت او رفع شده باشد، به همین دلیل است که از نظر تخصصی و البته روانشناختی لازم و ضروری است که این واژگان و معانی را از افراد جدا کنیم و به صورت ” افراد دارای کم توانی و معلولیت و یا افراد با معلولیت و کم توانی (یا نارسایی) ” مورد استفاده قرار گیرد که حالتی ایستا و ماندگار را در این افراد تداعی نکند.
بنابراین پیشنهاد این جانب به عنوان فعال علمی در زمینه توانبخشی معلولین این است که بسیار بهتر است روز مذکور را به عنوان “روز جهانی افراد با کم توانی یا نارسایی” ترجمه و نامگذاری کنیم که هم از نظر معنا و واژه شناسیِ تخصصی درست تر باشد و هم تداعی کننده مفهومی گذرا و نه ایستا در ذهن همگان باشد.

نویسنده: فرشاد زارعی؛ کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران و دانشجوی دکتری تخصصی مشاوره دانشگاه خوارزمی

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا