آشنایی با فرهیختگان مددکاری اجتماعی استان اصفهان؛ قسمت هشتم

در ادامه حرکت رسانه ای تحت عنوان “معرفی فرهیختگان مددکاری اجتماعی استان اصفهان” که در قالب سلسله مصاحبه های اختصاصی با فعالان و پیشکسوتان این حوزه در استان اصفهان در دستور کار این پایگاه تخصصی قرار گرفته و مرحله به مرحله، به شکل برنامه ریزی شده در دست اجرا می باشد، قسمت هشتم آن مصاحبه با آقای محمدعلی خدایی فر می باشد که به شرح ذیل صورت پذیرفته است.

*** لطفاً خودتان را به اختصار معرفی بفرمایید. از چه سالی با مددکاری اجتماعی آشنا شدید؟ و از چه سالی در این حرفه مشغول به فعالیت هستید؟ در حال حاضر در کدام سازمان فعالیت دارید؟

اینجانب محمد علی خدایی فر ۴۶ ساله دارای مدرک کارشناسی مددکاری اجتماعی از دانشگاه آزاد خمینی شهر و در حال حاضر کارمند رسمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشم. در سال ۱۳۷۸ ازدواج کردم و دارای ۲ فرزند هستم.

در سال ۱۳۷۶ در رشته مددکاری اجتماعی شروع به تحصیل نمودم و در سال ۱۳۸۰ فارغ التحصیل شدم و از سال ۱۳۸۰ در بیمارستان الزهرا تحت عنوان کارشناسی مددکاری اجتماعی مشغول به کار شدم و در سال ۱۳۸۶ به عنوان رئیس واحد مددکاری انتخاب گردیدم. البته اینجانب از سال ۱۳۷۲ در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مشغول به کار بودم و از سال ۱۳۷۹ به بیمارستان الزهرا انتقال یافته و به عنوان مسئول پذیرش اورژانس مشغول به کار بودم که پس از اتمام تحصیلات در سال ۱۳۸۰ وارد واحد مددکاری شدم.

*** به نظر شما حوزه فعالیتی خدمات تخصصی اجتماعی از گذشته تا به حال چه تغییرات کمی و کیفی داشته است؟ اوضاع فعلی ارائه خدمات مددکاری اجتماعی را چگونه ارزیابی می کنید؟

مددکاری اجتماعی حرفه ایست مبتنی بر علم و دانش و مهارت لازم که ضمن رعایت اصول حرفه ای خود به افراد گروهها و جامعه کمک کند تا با تکیه بر توانایی ها و امکانات موجود در جهت حل مشکلات یا رفع نیازهایشان گام بردارند. اما، امروزه مددکاری اجتماعی در ایران همچنان سنتی و باتوجه به تغییرات مختلف زندگی و افزایش آسیب های اجتماعی نتوانسته با تغییرات سریع جامعه همگام گردد.

حرفه مددکاری اجتماعی نیاز به مددکاران فرهیخته و عاشق این رشته دارد که با تکیه بر دانش و مهارت حاصل شده از تحصیلات دانشگاهی جامعه را بسوی زندگی بهتر سوق دهد. البته باتوجه به اینکه معضلات و آسیب های اجتماعی نسبت به قبل شدت یافته و نقش کلیدی و حساس آن را احساس می نماید.

*** جهت ارتقاء کمی و کیفی خدمات مددکاری اجتماعی در سازمان های مختلف اجتماعی چه پیشنهاداتی دارید؟

باتوجه به معضلات و مشکلات و آسیب های اجتماعی جامعه نیاز به تربیت و آموزش مددکاران اجتماعی متعهد و متخصص دارد و نیازجامعه می باشد که اهمیت و ارزش و جایگاه این رشته و عوام و خواص بیش از پیش روشن گردد و بحث جذب بهتر است با حساسیت بیشتری اقدام گردد شاید مصاحبه و گزینش جذب دانشجو مثال کشورهای پیشرفته کمک شایانی جهت ارتقا کیفی این رشته دانشگاهی داشته باشد. کمبود نیرو و بکارگیری نیروهای غیرمتخصص در این رشته در سازمان های مختلف از دیگر معضلاتی است که باعث شده خدمات مطلوب رنگ و بوی خود را از دست بدهد.

در مراکز درمانی مددکار اجتماعی فردی است که هدف او در حوزه بهداشت و درمان بالا بردن کارکرد اجتماعی افراد در گروههاست. پزشک درمان می کند مددکار اجتماعی در برنامه پیشگیری – درمان و پیگیری بعدی بیمار مشارکت دارد. مهمترین وظیفه اش در مراکز درمانی ارتباط با بیمار و خانواده او از لحظه پذیرش بیمار تا پس از ترخیص او و مشارکت در روند درمان بیمار است. معمولا مبنای عملکردی مددکاران اجتماعی در مسائل بالینی برخاسته از دیدگاه اختلالات که وجود افراد غیرحرفه ای و غیر متخصص و ناکارآمد منجر به آسیب رساندن به اهداف رسالت حرفه ای مددکاران اجتماعی شده است.

*** لطفاً یکی از بهترین خاطرات دوران تحصیلی یا شغلی خودتان را در عرصه مددکاری اجتماعی مطرح بفرمایید.

متأسفانه مددکاری اجتماعی فعلی پاسخگوی نیازهای جامعه نمی باشد بلکه مددکاری اجتماعی علمی به روز است که با افزایش تغییرات سریع پدیده های اجتماعی نیاز است وظایف، اهداف، کارکردها و نگرش های مددکاری اجتماعی بازنگری و از حالت سنتی و ایستایی و ناکارآمدی خارج گردد؛ پس نیازمند استانداردسازی و بسترسازی مناسب می باشد.

مسئله دیگر ارتقا سطح علم، دانش و مهارت است که متاسفانه در حال حاضر مراکز مختلفی ایجاد گردیده که دانشجویان تحت عنوان کاردان یا کارشناس بدون هیچ گونه سنجش و گزینش جذب و تحویل جامعه می گردند، که نه تنها از اشل سوادی پایین برخوردار بوده بلکه مشاهده می گردد بیشتر براساس روابط، تحصیل به اتمام می رسد که از بار علمی برخوردار نمی باشند که این خود باعث می گردد افرادی ناکارآمد و غیرمتخصص در رشته فوق به فعالیت بپردازند.

مسئله دیگر کمبود نیروی مددکار اجتماعی متخصص و حجم کار زیاد و یا عدم انگیزه کافی و نداشتن جایگاه فعالیت مددکاران اجتماعی در سازمان ها می باشد که باعث می گردد مددکاران نتوانند در مسائل مهارتی رشته مددکاری ورود نمایند که این خود معضلی است برای حرفه مددکاری.

برای جبران خلاء های موجود باید کوشش شود تا مددکاری اجتماعی بروز رسانی گردد و از طریق تشکیل کارگروه های اجتماعی و کلاس های بازآموزی کارآمد، ارتقا سطح بهداشت روانی از طریق شرکت در کلاس های مدیریت استرس و … ارتقا سطح آگاهی، بهداشت روانی و توانمندسازی فردی و اجتماعی و ارتقا سطح کیفی زندگی و درمان کیفیت زندگی مددکارانی  شایسته تربیت گردد .

*** دورنمای حوزه مددکاری اجتماعی ایران را چگونه ترسیم می کنید؟

باتوجه به تغییرات سریع پدیده های اجتماعی و آسیب های اجتماعی نوظهور حضور مددکار اجتماعی در جامعه حضورش بیش از پیش احساس می گردد.

مددکاری اجتماعی علم برنامه ریزی، پیشگیری و مراجعه می باشد. امید است که مددکاران اجتماعی با تکیه بر دانش و اصول و ارزش های مددکاری و نیز روشهای جدید و تحقیقات و اقدامات اجتماعی جامعه را به سوی زندگی بهتر که شایسته مردم ماست و در نهایت توسعه رفاه اجتماعی سوق دهند.

ضمن تشکر از وقتی که جهت تهیه این مصاحبه قائل شدید، صحبتهای پایانی شما را می شنویم.

خاطرات شغلی:

بنده در این واحد دارای خاطرات بسیار زیادی می باشم که چندمورد از آن را متذکر می شوم.

یکی از خاطرات مربوط به دختر بچه ۱۵ ساله بود که به بیماری سرطان خون مبتلا بود و هر ماه در بیمارستان تحت شیمی درمانی قرار می گرفت و به علت بی بضاعتی خانواده داروهای وی که حدود یکصد هزار تومان به صورت ۵۰ درصد تهیه می نمودم. یعنی ۵۰ درصد را بیمار پرداخت می نمود و ۵۰ درصد ما کمک می نمودیم. ولی بعد از گذشت چند ماه هزینه داروی وی چند برابر شد و هنگام مراجعه پدر بیمار به واحد مددکاری اعلام نمود که توان پرداخت ۵۰ درصد هزینه دارو را ندارد و اینجانب به پدر بیمار اعلام نمودم که بنده شرمنده هستم و نمی توانم کل هزینه دارو را پرداخت نمایم که به ناگاه پدر دختر بچه گفت خدا نخواسته باشد که شما شرمنده باشید، بنده مدت ۲ سال است که فرزندم را به این مرکز می آورم و همیشه شما کمکم نموده اید من باید شرمنده خودم باشم که توان پرداخت ندارم و باید فرزندم را به خانه ببرم و به او نگاه کنم تا بمیرد. وقتی ایشان اینگونه گفت یک نگاهی به بیمار نمودم و افسردگی ناگهانی کودک بسیار آزارم داد و دیدم مانند گل یکباره پژمرده شد. از گفته خودم بسیار ناراحت شدم و سریعا دارو را تهیه نمودم و کودک را برای انجام شیمی درمانی به بخش فرستادم. دو روز بعد از آن ماجرا باید برای جلسه ای به تهران بیمارستان محک که مربوط به بیماران سرطانی بود می رفتم و شب داخل اتوبوس هرچه به خواب می رفتم چهره کودک برایم نمایان می شد و بسیار افسرده شدم تا اینکه به جلسه رسیدم و در آن جلسه از تمام استان های ایران آمده بودند و هر کدام صحبت هایی نمودند تا نوبت اینجانب شد و بعد از معرفی خود شروع به حمایت از کودکان سرطانی اصفهان نمودم و قضیه فوق را تعریف نموده و مسئولین موسسه خیریه محک در ان جلسه اعلام نمودند که کلیه هزینه دارو و بستری کودکان را اینجانب به تهران بفرستم و آن ها پرداخت کنند.

مصاحبه و گردآوری: هُما صدری
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا