آشنایی با فرهیختگان مددکاری اجتماعی استان اصفهان؛ قسمت نهم

در ادامه حرکت رسانه ای تحت عنوان “معرفی فرهیختگان مددکاری اجتماعی استان اصفهان” که در قالب سلسله مصاحبه های اختصاصی با فعالان و پیشکسوتان این حوزه در استان اصفهان در دستور کار این پایگاه تخصصی قرار گرفته و مرحله به مرحله، به شکل برنامه ریزی شده در دست اجرا می باشد، قسمت نهم آن مصاحبه با آقای سید علی موسوی می باشد که به شرح ذیل صورت پذیرفته است.

*لطفا خودتان را به اختصار معرفی بفرمایید.
با نام و یاد خدا، سید علی موسوی هستم، متولد سال ۱۳۴۷، دارای مدرک تحصیلی کارشناس خدمات اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس ارشد جامعه شناسی از آزاد دهاقان، متأهل و دارای دو فرزند هستم.

*از چه سالی با مددکاری اجتماعی آشنا شدید؟ و از چه سالی در این حرفه مشغول به فعالیت هستید؟ در کدام سازمان فعالیت دارید؟
از سال ۱۳۶۶ که در این رشته مشغول تحصیل شدم بتدریج با مددکاری آشنا و از سال ۱۳۷۴ در سازمان بهزیستی مشغول به فعالیت گردیدم و مدتی نیز دارای کلینیک مددکاری اجتماعی بودم.

*به نظر شما حوزه فعالیتی خدمات تخصصی اجتماعی از گذشته تا بحال چه تغییرات کمی و کیفی داشته است؟ اوضاع فعلی ارائه خدمات مددکاری اجتماعی را چگونه ارزیابی می کنید؟
این حوزه در گذشته بدلیل تعداد اندک تحصیل کردگان رشته مددکاری اجتماعی و سایر رشته‌های مرتبط با بهداشت روانی و اجتماعی، از نظر کمّی رشد چندانی نداشت و از نظر کیفی نیز تحقیقات علمی در حوزه اجتماعی چندان رونق نگرفته بود و از طرف دیگر مددکاران غیر حرفه‌ای در حوزه اجتماعی فعالیت داشتند لذا کیفیت خدمات تخصصی قابل توجه نبود. می‌توان گفت اوضاع فعلی خدمات تخصصی اجتماعی نیز با این‌که شاید به ظاهر بهتر از گذشته باشد (از نظر تعداد تحصیل‌کردگان) ولی با وجود این و به رغم تلاش تعدادی از اساتید و مددکاران اجتماعی به تبعیت از ازدیاد تعداد مددکاران اجتماعی نه تنها تغییرات محسوسی در رشد کیفی و توسعه حرفه دیده نشده است بلکه نمونه‌های از پسرفت زمینه‌ای نیز مشاهده می‌شود که از مصادیق عینی این پسرفتگی می‌توان به انحصار در لایه‌های بالایی هرم علمی حرفه، تدریس واحدهای درسی مددکاری اجتماعی توسط اساتید غیر مرتبط در برخی از دانشگاهها و پایین آمدن کیفیت آموزش‌های تخصصی، جذب دارندگان مدارک تحصیلی غیر مرتبط در پست‌های مددکاری اجتماعی، افزایش بیکاری مددکاران اجتماعی، نبود سازمان نظام مددکاری اجتماعی، همچنین وجود خدمات موازی در سازمانها، افزایش فقر اقتصادی و پایین بودن شاخص‌های رفاه اجتماعی در اقشار مختلف مردم جامعه در ابعاد مختلف، رشد تصاعدی آسیب‌های اجتماعی و … اشاره نمود.
عدم نهادینه شدن حرفه مددکاری اجتماعی در جامعه و نیز بیکاری برخی مددکاران اجتماعی یک واقعیت عینی است و رسیدن به یک جامعه مددکاری ایده‌آل و نهادی، آرزوی هر مددکار اجتماعی است. اما عوامل زیادی مانع رسیدن به این مهم شده که یکی از مهمترین آنها خود شخص مددکار اجتماعی می‌باشد‌ و لذا یکی از مهمترین فاکتورهای رسیدن به وضعیت ایده‌آل، شروع تغییر از خود مددکاران اجتماعی می‌باشد‌. به لحاظ تجربی بارها می‌بینیم که از نظر کاری تفاوت عمده و محسوسی با مددکاران تجربی نداریم و همان کارهایی را انجام می دهیم که مددکاران تجربی انجام می دهند و در مقابل مدرکمان را به رخ کشیده و در مقام انتقاد از وضعیت شغلی امان قرار داریم و انتظار تغییر و تحول و توجه به مددکاران و نهادینه کردن آن را داریم!

*جهت ارتقاء کمی و کیفی خدمات مددکاری اجتماعی در سازمانهای مختلف اجتماعی چه پیشنهاداتی دارید؟
رشد و توسعه جوامع در ابعاد مختلف ضمن همراه داشتن تغییرات مثبت از قبیل رفاه و آسایش، معضلات، چالش‌ها و آسیب‌های متعددی را نیز پیش روی جوامع قرار داده است که دولتها به منظور حفظ و حراست جامعه و سوق دادن آن به سوی رشد و تعالی ملزم به کاهش و متعادل سازی آن می باشند در این میان نقش مددکاری اجتماعی به عنوان یک رشته بینابینی در قالب روشهای مددکاری فردی، مددکاری گروهی، مددکاری جامعه‌ای، برنامه‌ریزی اجتماعی، رشد و توسعه محلی، اقدامات اجتماعی و تحقیقات اجتماعی قابل توجه است.

توجه به مددکاری اجتماعی نوین با هدف افزایش کیفیت زندگی همه افراد جامعه به طوری که خدمات مددکاری اجتماعی شامل خدمات رفاهی و خدمات توانبخشی برای همه گروههای سنی (کودکان، نوجوانان، جوانان، بزرگسالان و سالمندان) هم افراد توانا و هم افراد توان‌یاب (معلولان جسمی، ذهنی، روانی و اجتماعی) را در بر ‌گیرد، در واقع اقدامات و حمایت‌های مالی تنها بخشی از فرایند ارائه خدمات مددکاری اجتماعی می‌باشد. برای رسیدن به این هدف مددکاران اجتماعی اغلب باید توانایی‌های اعضای مددجو، خانواده، خویشاوندان، رهبران مذهبی محلی و سایر افراد تأثیرگذار جامعه را شناسایی نموده و در راستای رفع مشکلات مددجویان استفاده نماید.
حرفه مددکاری نیازمند دانش و معرفت علمی سایر نظامهای دانشگاهی نظیر حوزه‌های مختلف روانشناسی، جامعه شناسی، روانشناسی اجتماعی، مردم شناسی، فرهنگ شناسی و … است، تا با توجه به پیچیدگی زندگی انسانها در جوامع شهری امروزین و ابعاد گسترده مشکلات و مسائل، و از جمله، نابرابریها، بی عدالتی‌ها، تبعیضها، بیماریهای عجیب و ناشناخته، معلولیتهای جسمی، ذهنی، روانی و اجتماعی، مددکاران بتوانند کاری مفید و موثر عرضه کنند. همین جا می‌توان به ضرورت تخصصی شدن حوزه‌های مددکاری و نیاز به تربیت مددکاران متخصص در رشته‌هایی نظیر مددکاری با سالمندان، مددکاری با کودکان آسیب دیده، زنان و دختران، آلزایمریها، بیماران روانی، کار با زندانیان و در دادگاهها، کودکان و نوجوانان بزهکار، مددکاری در مدارس و غیره تأکید داشت، ارجاع کودکان بزهکار یا کودکانی که والدینشان در معرض طلاق هستند و بر سر موضوع ملاقات فرزند کشمکش دارند، توسط دادگستری به مرکز اورژانس اجتماعی و انواع آسیب‌های اجتماعی نوپدید، نمونه‌هایی از الزامات ایجاد تبحّر و تقویت دستاوردهای علمی مددکاران در زمینه‌های تخصصی می‌باشد.

در ادامه علاوه بر موارد فوق در احیای مددکاری اجتماعی نوین در سازمان‌ها می‌توان راهکارهای ذیل را نیز مطرح نمود:
• بازآموزی حرفه مددکاری اجتماعی با بهره‌گیری از اساتید مجرب و علمی کشور به صورت سالیانه مددکاران اجتماعی را با شیوه‌های نوین ارائه خدمات آشنا نموده و آنها را در ارائه خدمات بهتر به مددجویان یاری خواهد نمود.
• مددکاری اجتماعی از فرد محوری به اجتماع محوری تغییر رویه می‌دهد در این راستا توجه به فعالیت‌های اجتماع محور، تشکیل گروههای خودیار، پیشگیری سطح اول، برنامه ریزی بومی، محلی و منطقه‌ای در اولویت قرار خواهد گرفت.
• ضرورت معرفی فعالیت‌های مددکاری اجتماعی در رسانه‌های گروهی و تلاش در راستای شناسایی منابع گسترده اجتماعی، راه را برای اقدامات مؤثر مددکاران اجتماعی هموارتر می‌نماید.
• افزایش حقوق مددکاران اجتماعی در سازمان، قلمداد نمودن حرفه مددکاری اجتماعی در زمره کارهای سخت و زیان آور، کاهش تعداد پرونده های مددکاران اجتماعی کار با فرد منجر به بهبود عملکرد آنان در اجرای وظایف خود می گردد.
• ارتقاء سطح علمی این رشته در دانشگاه‌‌ها
• تشکیل نظامنامه مددکاری و دادن مجوز فعالیت به متقاضیان از طریق انجمن مددکاری
• اختصاص روزی دیگر به عنوان روز مددکار (با توجه به ادغام روز مرد و مددکار)
• ادغام انجمن مددکاری با انجمن علمی مددکاری و پرهیز از ایجاد شکافی که در قالب عناوین مختلف ایجاد می‌شود و پیامدهای آن در جامعه برای این رشته زیانبار می باشد.
• ارائه تجربیات مددکاری در ایران جهت دسترسی عمومی در سایت یا کانال های فضای مجازی
• ترجمه آخرین دست آوردهای علمی مددکاری در دنیا و قرار دادن در سایت یا کانال های فضای مجازی
• ارائه گزارش پیگیری از وضعیت بازدهی توافقات بعمل آمده انجمن مددکاری با ارگانهای مختلف و آسیب‌شناسی عدم همکاری فرابخشی

*به نظر شما چقدر با استانداردهای ارائه خدمات تخصصی مددکاری اجتماعی به جامعه هدف فاصله داریم؟ برای جبران خلاء های موجود و برای رسیدن به حد و حدود قابل قبول در این خصوص چه تدابیری باید اتخاذ بشود؟
البته بنده در حال حاضر از برنامه‌های جدید انجمن مددکاران ایران، مراکز آموزش عالی مرتبط با این رشته و برنامه‌های این رشته در سطح ملی اطلاع چندانی ندارم اما با توجه به آنچه که از گستره فعالیت‌های مددکاری در ارگانهای شهرستانی می‌بینم متوجه می‌شوم که هنوز خیلی از استاندارها فاصله داریم، زیرا هنوز دو انجمن در این رشته داریم و روشهای مددکاری در نهادهای مختلف هماهنگی ندارند و از تحصیل‌کردگان سایر رشته‌ها در این رشته استفاده می شود که باید اصلاح شود.

*دورنمای حوزه مددکاری اجتماعی ایران را چگونه ترسیم می کنید؟
با عنایت به اینکه در یک رویکرد جامع‌نگر، ریشه مسایل و مشکلات اجتماعی را می‌توان در فرد، خانواده و عملکرد نهادهای اجتماعی(و ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و …) جستجو کرد؛ لذا مددکاری اجتماعی با میزان رعایت حقوق شهروندی، افزایش رفاه اجتماعی، تقویت دموکراسی و تغییرات اجتماعی در فراز و فرود خواهد بود و انشاا… دوران طفولیت خود را سپری و جای خود را باز خواهد کرد.

مصاحبه و گردآوری: هما صدری؛ عضو تیم تخصصی وبسایت مددکاران اجتماعی ایرانیان
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا