خلاء ها و استانداردهای نوین مددکاری اجتماعی ایران در حال حاضر | لزوم باز نگری در اصول، تعاریف و اهداف مددکاری اجتماعی

خلاء ها و استانداردهای نوین مددکاری اجتماعی ایران در حال حاضر | لزوم باز نگری در اصول، تعاریف و اهداف مددکاری اجتماعی
مددکاری اجتماعی علم روز است و با تغییرات پدیده های اجتماعی اعم از ساختاری و محتوا، قاعدتاً اهداف و نگرشهای مددکاری اجتماعی هم با توجه به نیاز جامعه تغییر و یا به روز رسانی می شود. (مثل علم پزشکی). این در حالی است که طول عمر علمی هر پدیده ای در حاضر بیش از ۶ ماه نیست و تکیه بر افکار و اندیشه های بیش از ۷۰ سال پیش نه عقلانی است و نه امکان پذیر! دوم اینکه، مددکاری اجتماعی با توجه به هنجارها، باورها، فرهنگ، سیاست، قوانین و … با جوامع غیر همگون متفاوت است و طبیعتاً نیازمند استانداردسازی و انطباق سازی است. سوم، مددکاری اجتماعی فعلی پاسخگوی نیازها نیست. موفقیت در حرفه در اینست که وضعیت موجود را آنالیز، ارایه راهکار و سپس بسترسازی برای پذیرش نظرات را صورت بدهیم. ضعف تئوریک، ضعف در نپرداختن به پیشگیری، ابزارهای غیر کارآمد و سنتی، مددکاران غیر متخصص، ضعف جایگاهی، فقدان ارتباطات بین المللی و تحقیقات علمی و به روز نبودن مواد درسی در دانشگاهها از خلاء ها و نقطه ضعفهای حرفه است. بخشی از مفاهیم مددکاری اجتماعی کُهن قاعدتاً بعد از ریکاوری، اصلاح و استفاده می گردد. در غیر اینصورت می بایست حذف گردد. مددکاران اجتماعی بر اساس محفوظات فعلیِ حرفه در سازمانها حسابدار، کارمند و میرزا بنویس هستند چرا که چیزی برای گفتن ندارند. لازم است ابتدا توانمندسازی مددکاران اجتماعی شکل بگیرد.
تغییرات سریع اجتماعی و منسوخ شدن متدهای گذشته، رشد افکار اجتماعی و تسهیل در دستیابی به اطلاعات، کارکرد سنتیِ مددکاری کهن، افزایش کانالهای ارتباطی در جامعه، پیشرفت در احساس نیاز انسانها، ناتوانیِ مددکاران در ارایه خدمات به دلیل فقر راهکارهای کاربردی، آسیبهای اجتماعیِ نو پدید، به بیراهه کشیده شدن حرفه مددکاری از رسالت اصلیِ خویش، ایستایی و رکود اساتید مددکاری اجتماعی، کم تحرکی طولانی مدت در حرفه مددکاری، نیاز به یک رُنسانس یا تجدید حیات در حرفه مددکاری، بی اعتمادیِ سازمانها و نهادها از حرفه مددکاری و حذف تدریجی آن، رقابت علوم رفتاری در فروش خدمات اجتماعی و بازماندن حرفه مددکاری در رقابت، کم سوادی و کم تجربگی مددکاران اجتماعی، بی اعتمادی مُراجعین به خدمات مددکاری و موفقیت سایر علوم در این حوزه، ضعف در اقدام اجتماعی مددکاری، فقدان اعتماد به نفس مددکاران، به دام افتادن مددکاران در امور خیریه و فاصله گرفتن از علم و اندیشه های جدید، فقدان مرزبندی با سایر علوم، شکاف بین مددکاری در عمل با دانشگاه، اسطوره سازی بی دلیل، رایگان بودن خدمات مددکاری و وابستگی آن به بخشهای دولتی، کوبیدن و برخورد تند با منتقدین مددکاری اجتماعی، نبود استاندارد لازم و سهولت ورود افراد غیر تخصصی در این حرفه، فقدان دانش افزایی در مقاطع ارشد و دکترا، اشغال پست مددکاری توسط غیر مددکار اجتماعی، همه و همه از جمله دلایل اورژانسی خروج از خلاء های مددکاری اجتماعی است.

مددکاری فعلی از توسعه عقب مانده و گذشته از به بردگی گرفته شدن توسط سایر علوم و سازمانهای ناتوان نتوانسته کمکی به افراد جامعه بکند. این عقب ماندگی در حقیقت هم نرم افزاری است هم سخت افزاری. یعنی هم از نظر محتوای مددکاری و هم از نظر مدیران و گردانندگان حرفه.

تعریف به روز شده از وظایف، نقش ها و کارکردهای مددکاری اجتماعیِ مددکاری اجتماعی نُوین علمی است، فرا رشته ای و مبتنی بر علوم انسانی و فرهنگ ملی که توسط تحصیلکرده مددکاری اجتماعی، با هدف پیشگیری و درمان آسیبهای اجتماعی، توانمندسازی فردی و اجتماعی و ارتقاء سطح زندگی برای افراد و جامعه ارائه می گردد. حرفه مددکاری نوین صرفاً علمی و فرهنگی است.

اهداف مددکار اجتماعی نوین
ارتقاء سطح آگاهی ، بهداشت روانی ، توانمند سازی فردی و اجتماعی ، ارتقاء سطح زندگی و درمان کیفیت زندگی و …
مددکاری اجتماعی نوین، علم برنامه ریزی، پیشگیری و مداخله است.

نقشهای مددکار
مشاور، آموزش دهنده (اسم جایگزین مدرس اجتماعی)، برنامه ریز، آسیب شناس، توانبخش اجتماعی یاوری، قادر ساز (اسم جایگزین درمانگر اجتماعی)،
میانجی، تلفیق گرا، هماهنگ کننده، آموزش دهنده، واسطه، حامی، تسهیل گر ، مدیر مذاکره کننده، تحلیل گر، ارزشیاب و مدافع.
پژوهشگر اجتماعی، برنامه ریز اجتماعی، آسیب شناس اجتماعی، وکیل اجتماعی و مشاور اجتماعی، معلم اجتماعی، مدیر هزینه یا برنامه ریز دخل و خرج.

اصول نُوین مددکاری اجتماعی
اصل به روز بودن، در علوم مربوطه وآسیبها که به شکل بازآموزی و کارگاههای آموزشی امکان پذیر خواهد بود.
اصل تخلیه از استرسها و اضطرابهای کاری که با دوره های سه ماهه برای مددکاران می بایست انجام شود.
اصل ارتباطات حرفه ای بین المللی ، همانگونه که یک پزشک بلافاصله از یافته های پزشکی جهانی استفاده می کند می بایست مددکار هم با حفظ ارتباطات بین المللی با همکاران خود از یافته های آنان بهره مند باشد.
نیازی نیست تا همه چیز را خودمان بررسی کنیم.
اصل مشارکت مراجع.
اصل مسئولیت اجتماعی بطور عام. یعنی اینکه هر مددکاری بغیر از اینکه در بخشی از جامعه کار می کند ولی مسئولیت کل جامعه را داراست چراکه پدیده ها زنجیروار بهم مربوطند و بی توجهی به بخشی از آنل جامعه را خواهد گرفت. فرضاً بی توجهی یک پزشک مغز و اعصاب به بیماری ابولا! در یک شهر. این بی توجهی با این استدلال که من در حوزه بیماریهای اپیدمی کار نمی کنم قابل قبول نخواهد بود چرا که تبعات این بی توجهی دامن همه را خواهد گرفت.

امور مورد انتظار از مددکار
تحقیق اجتماعی، برنامه ریزی اجتماعی، مدیریت اجتماعی، اقدام اجتماعی،
نظارت اجتماعی درمان فردی و اجتماعی.
مطالب مطرح شده بالا محصول یک هم اندیشی جدی مددکاران اجتماعی جناب آقای سرابی، سرکار خانم پرمحمدی و در سطحی پایین تر اینجانب می باشد.

گردآورند: احمدعلی جبارزاده | مددکار اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا