روایت یک مددکار اجتماعی پیرامون خشونت خانگی علیه زنان در کردستان

روایت یک مددکار اجتماعی پیرامون خشونت خانگی علیه زنان در کردستان

«بیگانه­ پنداری عروس | داماد» به مثابه نفی اصالت انسانی و خشونت علیه زن

روایت شماره (۷)

«پدرم همیشه میگه داماد غریبه است و نباید عضوی از خونواده به حساب بیاد. همین باعث شده که برادرهام به خودشون این اجازه رو بدن که مادرمو به خاطر اینکه خیلی هوای دخترهاشو داره و به دامادهاش میرسه سرزنش کنن. اخیراً برادر بزرگترم یه دعوای حسابی با مادرم داشت. میگه داماد غریبه است و نباید خیلی وارد حریم خونه و خونواده بشه. میگه باید یه حفاظ بین خونواده و داماد ایجاد بشه تا در هیچ کاری به خودشون حق دخالت ندن. همین حرف­ها باعث شده که من هم با برادرم درگیر بشم و دیگه کمتر به خونه پدرم رفت و آمد کنیم. اینها اصلا فکر نمیکنن که خودشون هم داماد دیگران هستند! اگر داماد بده پس چرا دخترهاشونو به زور شوهر میدن!؟ اگه داماد بده پس چطور دلشون میاد دخترشونو بسپرن دست کسی که نمیشه بهش اعتماد کرد!؟ نمی­دونم ما چه گناهی کردیم که تا وقتی خونه پدرمون بودیم، بهمون می­گفتن: دختر مال مردمه باید بره. الان هم که رفتیم باز دست از سرمون برنمی­دارن. همش تحقیر و بی­احترامی. از خودمون گرفته تا شوهر و بچه ­هامون. حتی بین بچه ­های ما با بچه­ های برادرم فرق می­ذارن. پدرم میگه نوه پسری از خون خود آدمه و به رگ و ریشه آدم نزدیک­تره اما نوه دختری از خون کس دیگه­ ایه؛ غریبه است و مال ما نیست. از وقتی این مشکلات بینمون بیشتر شده مدام با شوهرم اختلاف دارم. میگه دیگه حق نداری بری خونه پدرت اگه بری طلاقت میدم. منم که نمی­خوام زندگیم از هم بپاشه. چون می­ دونم خونه پدرم دیگه جایی برای من نداره. پس همون بهتر که با شوهرم درگیر نشم».

خشونت علیه زنان در کردستان مصادیق بسیار گوناگون و متفاوتی دارد و در شماره ­های پیشین به برخی از این مصادیق که برخواسته از واقعیت­های روزمره اجتماعی است، پرداخته شد. در این نوشتار کوتاه به مصداق دیگری از خشونت علیه زنان در کردستان پرداخته می­شود که اصالت انسانی را نفی می­کند و همچنان مانند سده­ های پیشین، اصالت خونی را مرجح بر انسانیت می­ پندارد؛ چنانکه از این منظر جنسیت بسیار قابل اهمیت است و دختران در برابر فرزندان پسر از جایگاه پایین­ تری برخوردارند و همواره مورد تبعیض و بی­ مهری واقع می­­شوند. اگر چه اندیشه پسردوستی تا حدی جایگاه و مقبولیت خود را در میان افراد فرهیخته از دست داده است، اما جای بسی تأسف است که در بافت فرهنگی مورد مطالعه پسردوستی همچنان مرحج بر دختر دوستی است و اندیشه­ و میلی باطنی همچنان در میان مردمان این دیار برای داشتن فرزند پسر وجود دارد. این در حالی است که دختران پس از ازدواج نیز همچنان اشکال مختلف تبعیض و نابرابری را تجربه می­کنند و پس از ازدواج به این متهم هستند که فردی غریبه به واسطه پیوند زناشویی با آنان به حریم خصوصی خانواده ورود پیدا کرده است و این فرد از آن­جا که ریشه و اصالتی متفاوت با خانواده دارد، حق عضویت در خانواده را ندارد و همچنان یکی از اعضای فرعی تلقی می­گردد که در پاره ­ای موارد نباید از مسائل خانوادگی نیز مطلع گردد. تفاوت میان فرزندان پسر و دختر با تولد نوه­ های پسری و دختری نیز به اشکال متفاوت خشونت علیه زن را به عرصه نمایش می­گذارد. به طوری که نوه پسری از خون و نژاد خانواده و دارای اصالت است اما نوه دختری از آنجا که ژن­های بیگانه را در شریان­های خونی به توارث برده است، به طریقی بیگانه تلقی می­گردد و اصالت خانوادگی را به همراه ندارد.

نکته دیگری که در کنار «بیگانه­ پنداری داماد» مورد توجه است، «بیگانه ­پنداری عروس» است که قابل بحث و بررسی است. پذیرش جایگاه عروس در خانواده ­هایی با ساختار سنتی به عنوان فردی که قدرت و توان باوری دارد و ژن­های خانواده را از طریق باروری به فرزندان انتقال می­دهد از احترام خاصی برخوردار است اما این احترام تا زمانی پایدار است که زن جایگاه خود را در خانواده تثبیت نماید و در غیر این صورت و با و قوع پدیده طلاق، فرزند/ فرزندانش به پدر تعلق دارند چرا که حامل خون خاندان پدری هستند و زن صرفاً آنان را به دنیا آورده است. با اندکی تأمل در می ­یابیم که زن در خانواده­ هایی با ساختار­ نابرابر، نه در خانه پدر و نه در خانه شوهر به مثابه انسانی راستین که دارای حقوق انسانی است، نگریسته نشده و در موقعیت­های گوناگون مورد اشکال مختلف خشونت واقع می­شود.

با وجود اینکه ساختار خانواده در جوامع کنونی فرم­های نوینی به خود گرفته است و مسأله پیوند خونی در اذهان عمومی تا حد بسیار زیادی رنگ باخته است؛ اما جای بسی تأسف است که نگرش بیگانه­ پنداری عروس/ داماد، اهمیت پدیده هم­خونی، خویشاوندسالاری، تولید همگن یا هم ­نژاد، هنوز در بسیاری از خانواده­ ها در کردستان مشهود است و تسلط نگرش هم­خونی پدیده ­ای است که به راستی زن ستیز بوده و از ابعاد مختلف روانی، اجتماعی زنان را در معرض خشونت خانگی، خانوادگی و اجتماعی قرار می­دهد.

در شماره بعدی به عنوان آخرین نوشتار پیرامون خشونت خانگی علیه زنان در کردستان به تحلیل و جمع­ بندی و سپس ارائه راهکار پرداخته خواهد شد.

نویسنده: کبری واعظی، کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی
منبع: مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا