ضرورت حمایت اجتماعی از معتادین بهبودیافته

مقدمه
حمایت اجتماعی و جامعه پذیری مجدد از افراد بهبود یافته سوء مصرف مواد از حوزه های عمل مددکاران اجتماعی اعتیاد می باشد. مددکاران اجتماعی اعتیاد تلاش می نمایند جهت توانمند سازی فرد بهبود یافته و شبکه ی حمایتی وابسته به او و به استناد بر رویکردهای سیستمی، توانمند سازی، مداخله در بحران؛ برنامه های عملی جهت حفظ بهبودی فرد طراحی کنند به نحوی که آنها توانا به انجام کارکردهای فردی،خانوادگی و اجتماعی خود باشند زیرا فرد سوء مصرف کننده مواد و شبکه ی حمایتی وی به تبع مسأله ی سوء مصرف مواد دچار سوء کارکردهایی می شوند که مددکار اجتماعی اعتیاد تلاش در جهت با زتوانی فرد می نماید و با ارایه خدمات حرفه ای تلاش در جهت توانمند سازی می کنند تا در نهایت هدف نهایی که حفظ استانداردهای کیفیت زندگی و دست یابی به یک سبک زندگی متعارف است حاصل شود.
حمایت
تعریف لغوی حمایت: حمایت به معنای نگهداری و دفاع کردن از کسی ، پشتیبانی کردن ( دکتر عمید،۴۱۱:۱۳۸۹) .
تعریف حمایت در حوزه ی عمل مددکاری اجتماعی: در این نوشتار تلاش شده تعریف مولفه ای از حمایت بعمل آید و بر ابعاد مختلف حمایت تاکید می شود لذا ما سه مولفه ی اقتصادی، عاطفی و اجتماعی را در تعریف حمایت مورد مداقه قرار داده و بر اساس آن انواع حمایت از فرد بهبود یافته را تعریف می کنیم .
مراحل تدوین برنامه کمکی مددکار اجتماعی اعتیاد
مددکار اجتماعی اعتیاد در حوزه ی عمل برای تعریف عملیاتی چگونگی عینیت یافتن مولفه های مختلف حمایت ابتدا به مطالعه و ارزیابی از شرایط فعلی می پردازد تا بر حسب شناخت، برنامه ای عملی با مشارکت فعال فرد بهبود یافته و شبکه ی حمایتی وی بعمل آورد که در ادامه به آن پرداخته می شود .
۱- ارزیابی
مددکار اجتماعی اعتیاد در تدوین برنامه ی حمایتی ابتدا ارزیابی از وضعیت فعلی فرد بهبود یافته و شبکه حمایتی وابسته به وی بعمل می آورد تا توانمندیهای کنونی فرد وخانواده، ناتوانایی های کنونی فرد و خانواده، فرصتها و منابع اجتماعی -اقتصادی، تهدیدها و محدودیتهای محیطی مشخص شده تا بر حسب آن برنامه ی حمایتی بر حسب الویتها تعیین شود تا درنهایت هدف اصلی مددکاراجتماعی اعتیاد که افزایش استانداردهای کیفیت زندگی است محقق شود.
• متغیرهای مورد مطالعه:
* سن شروع مصرف( کودکی؛ نوجوانی، جوانی ، میانسالی ، کهنسالی)؛
* سن کنونی فرد؛
* وضع تاهل( مجرد، متاهل، متارکه کرده، همسر فوت کرده)؛
* وضع تحصیلات ؛
* وضع اشتغال( بیکار، شغل آزاد ، شغل در مراکز دولتی ، شاغل در مراکز خصوصی)؛
* نوع ماده مصرفی( مواد مخدر، مواد محرک، مواد توهم زا)؛
* نحوه ی استفاده آن( تدخین ، خوراکی، تزریق، استنشاق)؛
* محل استفاده مواد( منزل، محل کار،پارک، منزل دوستان و..)؛
* نحوه ی تهیه مصرف مواد( از طریق دوستان، ساقی ، خرید و فروش مواد و..)؛
* وضعیت سلامت جسمی فرد( بیماری های عفونی و…) ؛
* وضعیت سلامت روانی فرد( اختلالات خلقی و…) ؛
* نحوه ی درمان( کلینیک سرپایی دارویی، بستری بیمارستانی، مراکز اقامتی پرهیز مدار، جلسات معتادین گمنام، مراکز اجتماع مدارو…)؛
* کیفیت حمایت خانواده( پدر ومادر، همسر، فرزندان، خواهر وبرادر؛)
* کیفیت حمایت خویشاوندان( پدربزرگ، مادر بزرگ، دایی، عمو و..)
* کیفیت حمایت منابع و شبکه ها اجتماعی(دوستان، همکاران، کار فرما و..)
* میزا ن زمان بهبودی( ماه اول، دوم و… لازم به یاد آوری است ۶ ماه اول درمان جهت تثبیت بهبودی دارای اهمیت ویژه ای است و فرصتی برای باز توانی آسیبهای جسمی و روانی است لذا فرد بهبود یافته نوسانات مختلفی را طی کرده تا با شرایط بازتوانی سازگاری یابد که یکی از مهمترین مسایل فرد مصرف کننده میل به مصرف است)
* چگونگی آغاز به ترک فرد بهبود یافته( با آمادگی خویش اقدام به درمان نموده است، به دلیل ترس از اخراج شدن، به دلیل ترس از اطلاع یافتن خانواده، به دلیل بی خانمان شدن، به دلیل تهدید به طلاق همسر، به دلیل زندانی شدن، به دلیل از دست دادن منابع مالی و…)
* کیفیت حمایت منابع و نهادهای اجتماعی( سازمان بهزیستی کشور، ستاد مبارزه با مواد مخدر، مراکز درمانی و…)

۲-شبکه سازی حمایت
از جمله اهداف مهم مددکاری اجتماعی اعتیاد جامعه پذیری مجدد برای فرد می باشد و مددکار تلاش می نماید با برنامه های کمکی، مولفه های مختلف حمایت برحسب وضعیت عینیت یابد که در ادامه به آن پرداخته می شود. مددکار اجتماعی اعتیاد به این نکته آگاه است که حین مصرف سبک زندگی فرد و خانواده ی وی تغییر می یابد لذا در ارایه برنامه عملی حمایت یکی از مفاهیم بنیادین تغییر سبک زندگی می باشد و از مفاهیم اساسی دیگر مشارکت عملی فرد بهبود یافته در تنظیم برنامه ی عملی است فرد بهبود یافته از جمله پاره سیستمهای اصلی است که به خوبی می تواند نیازمندیها و در خواستهای خود رابرای شبکه ی حمایتی بازگو نماید.
حمایت عاطفی
پژوهشگران امروزه خانواده را به صورت یک شبکه اجتماعی در نظر می گیرند. در واقع اصطلاح سیستم به شبکه ای از روابط وابسته به هم اشاره دارد ( لرنر و همکاران، ۲۰۰۲). این تأثیرات سیستمی به طور مستقیم و غیر مستقیم عمل می کند(بک،۱۰۷:۱۳۸۸) .
تأثیرات مستقیم: ارتباط محبت آمیز و صبورانه، پاسخ های یاری گرانه و هماهنگ را ایجاد می کند. در حالیکه خشوت و ناشکیبایی موجب خشم و مخالفت می شود. هر یک از این واکنش ها به نوبه ی خود داستان جدیدی را در زنجیره ی تعامل ایجاد می کند.( بک، ۱۰۷:۱۳۸۸).مددکار اجتماعی اعتیاد تلاش می نماید در جریان درمان روابط صمیمانه و مبتنی بر احترام که به دلیل سو مصرف دچار آسیب شده است باز آفرینی شود و روابط کلامی و غیر کلامی عاطفه بهبود یابد به عنوان نمونه از نمونه های حمایت عاطفی همدلی کردن است که در جریان بهبود اهمیت زیادی دارد اینکه خانواده درکی درست از ماهیت پیامدهای روانی و جسمی بعد از قطع مصرف مواد بعمل آورد و با فرد بهبود یافته به ویژه در ۶ ماه اول همدلی نماید.( برای همدلی کرد همیشه لازم نیست حرفها و احساس کسی را منعکس کنیم. فهمیدن اینکه مردم موقعیت را چگونه احساس می کنند و اصل آنچه تلاش می نمایند بگویند اساس همدلی است.)(آرکاوی ،۲۵۳:۱۳۸۸) لازم است خانواده حمایت عاطفی کلامی مناسب از یکدیگر بعمل آورند( باید تلاش مداومی را در خانواده برای عذر خواهی ، طلب بخشش ، ابراز علاقه، قدردانی و ارزش دادن به آنها صرف کنید)(آرکاوی،۲۵:۱۳۸۸) از مصادیق حمایت عاطفی خانواده در بعد عملی کمک اعضا به فرد بهبود یافته در تغییر سبک زندگی اعتیاد گونه ی وی می باشد به عنوان نمونه:ساعت خوابیدن، ساعت بیدار شدن، نحوه ی تغذیه، نحوه ی پوشش، نحوه ی گذراندن اوقات فراغت، نحوه ی گذراندن وقت با خانواده( پدر، مادر، فرزند، همسر)، نحوه ی انجام امور مرتبط به شغل؛ نحوه ی امور مرتبط به آموزش و…؛
• تأثیر غیر مستقیم: تأثیر غیر مستقیم به معنای آن است که تعامل بین دو عضو تحت تاثیر دیگران که در موقعیت حضور دارند قرار داشته باشد که بر مبنای این تعریف، مددکار اجتماعی اعتیاد جهت کار موثر در خانواده از اعضای مهم این تأثیر غیر مستقیم به شمار می رود که در بازتوانی فرد بهبود یافته و خانواده ی وی به مثابه ی یک شخص ثالث وارد عمل می شود و با آگاهی دادن و آموزش مولفه های درمان به تقویت و انسجام شبکه ی حمایتی می پردازد.
حمایت اقتصادی
عوامل استرس زای دایمی که با فقر همراه هستد، به تدریج سیستم خانواده را ضعیف می کند. خانواده های فقیر گرفتاری های روزمره ی زیاد دارند. پرداخت صورت حسابها، فقدان هزینه ی بیکاری، چیزهایی که از خانه دزدیده می شود و… تنها موارد معدوی از این گرفتاری ها هستند. وقتی بحرانهای روزمره افزایش می یابند، اعضای خانواده افسرده، تند خو و آشفته شده و تعاملهای خصمانه افزایش می یابد ( ایوانس، ۲۰۰۴). این نتایج درخانواده های تک والد و خانواده هایی که باید در مسکن نامناسب و محله های خطرناک زندگی کنند خیلی شدید هستند. شرایطی که زندگی روزمره را خیلی دشوارتر می کند و در عین حال حمایت اجتماعی را که به افراد کمک می کنند تا با مشقت اقتصادی کنار بیایند کاهش می دهند ( لیونتال و بروگس – گان و ۲۰۰۳) (برک ،۱۵:۱۳۸۸). مددکار اجتماعی اعتیاد به خوبی به این مسأله آگاه است که فرد بهبودیافته در ۶ ماه اول درمان فقدان برخی توانمندیهای جسمی و روانی را که مستلزم کارکرد اقتصادی مناسب است را تجربه می کند که همین مهم برای واجدین شرایط اشتغال ممکن است محرومیتهای شغلی و در پاره ای از مواقع انتظارات غیر واقع بینانه را از وی به عمل آورد لذا مددکار اجتماعی اعتیاد با مداخله ی موثر در محیط خانواده و محیط شغلی فرد تلاش می نماید تسهیلات لازم را برای فرد بهبود یافته با حساس سازی ها و آگاه سازی های لازم بعمل آورد بخشی دیگر از خدمات مددکاری اجتماعی در این حوزه مبتنی بر رویکرد جامعه ای است و مددکار اجتماعی اعتیاد با چانه زنی با منابع و سازمانهای حمایتی زمینه دریافت برخی تسهیلات اقتصادی را برای فرد بهبود یافته و خانواده وی عینیت می دهد.
حمایت اجتماعی
حمایت اجتماعی در پیوستاری از حمایتهای کلان در سطح سیاست گذارهای اجتماعی دولتی (مسکن، بهداشت، آموزش ، تأمین اجتماعی) تا حمایتهایی است که توسط کارگزاران اجتماعی و نهادهای اجتماعی به عمل می آید به عنوان نمونه در سطح سیاست گذاری های اجتماعی در سطح کلان امکانات محله برای افرادی که از لحاظ اقتصادی محروم هستد بیشتر از افراد مرفه تأثیر می گذارد (برک،۱۱۶:۱۳۸۸). هنگامی که مشکلات اجتماعی گسترده، مانند فقر، بی خانمانی، گرسنگی و بیکاری ایجاد می شوند، کشورها تلاش می کنند آنها را از طریق سیاستهای دولتی بر طرف کنند. قوانین و برنامه های دولتی که هدف آنها بهبود بخشیدن به شرایط جاری است(برک،۱۱۹:۱۳۸۸). در سطح کار گزاران اجتماعی و نهادهای حمایتی نیز تقویت توانمند سازی افراد و خانواده های در گیر مشکلات اجتماعی دارای اهمیت زیادی است به عنوان نمونه مشارکت هسته اصلی توانمندسازی اجتماعی افراد به شمار می رود. در اینجا به دیدگاه کرافت و برسفورد درباره فعالیت مشارکتی که شامل ۴ عنصر است اشاره می شود:
۱- توانمند سازی: این امکان را برای افراد بوجود می آورد تا درباره ی اموری که بر آنان تاثیر می گذارد مسولیت بپذیرنند.
۲- نظارت و کنترل CONTROL: یعی افراد حق نظارت و کنترل در مشخص کرد نیازهای خودشان و اظهار نظر کردن در تصمیم گیر یها و فرایند برنامه ریزی مربوط به خودشان را داشته باشند.
۳- مجهز کردنEQUIPPING: افراد به منابع فردی برای کسب قدرت از طریق افزایش اعتماد به نفس ، عزت نفس، ابراز وجود، امیدواری، انتظارات، دانش و مهارتها مجهز می شوند.
۴- سازمان دهی موسساتی که مشتاق و پذیرای مشارکت می باشند (پین،۵۴۵:۱۳۹۱).
نیز از جمله مهمترین تغییراتی که لازم است توسط کار گزاران اجتماعی و نهادهای مربوطه در سطح اجتماعی صورت گیرد بر چسب زدایی از فرد بهبود یافته است چون برچسب اعتیاد زندگی عادی را برای افراد بهبود یافته سخت می کند.
سخن پایانی
پایداری و نگهداری بهبودی فرد مستلزم ایجاد شبکه ی گسترده ی حمایتی بین فرد، خانواده، مراکز درمانی، منابع خدمات اجتماعی و سیاست گذاران اجتماعی است عدم مناسب سازی بین این پاره سیستم ها باعث گسل های درمانی و باز توانی شده و بار درمان پاره سیستم های غایب را تنها بر پاره سیستمهایی که در حوزه ی عمل حضور دارند سرشکن می کند و این منبعی از فرسایش برای عناصر حاضر و عدم کار موثر خواهد بود سوء مصرف مواد مفهومی چند پار هایت و فرد بهبود یافته این شایسنگی را دارد که کرامکت انسانی وی حفظ شده و زمینه های تحقق این کرامت برای وی عینیت یابد.

تهیه کننده : فاطمه جعفری
( کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی)
منابع
۱-آرکاوی،استفان:هفت عادت خانواده های کامروا، مترجم شاهرخ مکوند، داوود محب علی، چاپ دوم،انتشارات رشد،تهران ۱۳۸۸٫
۲-برک،لورا،روانشناسی رشد،مترجم یحیی سید محمدی،جلد دوم،شر ارسباران،چاپ دوازدهم، تهران ۱۳۸۸٫
۳-پین،مالکوم،نظریه نوین مددکاری اجتماعی، مترجم طلعت اللهیاری، اکبر بخشی نیا،چاپ اول، انتشارات دانژه ،تهران ۱۳۹۱٫
۴-کلینه،کریس .ال، مهارتهای زندگی، مترجم شهرام محمد خانی،چاپ اول،انتشارات رسانه تخصصی، تهران

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران

یک دیدگاه

  1. خانم جعفری مقاله خیلی خوبی ارائه کردید حمایت مددکاری از معتاد بهبود یافته در باره بسیار از بیماران مزمن دیگر نیز صدق می کند واقعا با حمایت علمی مبتنی بر مددکاری می توان امید وار به بهبود ودرمان شد مخصوصا بیماران سرطانی که شرایط روانی وعاطفی واقتصادی سختی را می گذراند والبته سایر بیماریهای مزمن ، امروزه با حمایتهای غیر سیتمی مبتی بر دانش و داوطلبانه غیر علمی منجر به بهبودی نخواهد شد خود یک معضل برای خانواد ه ها وباعث ناامیدی برای درمان کامل وبازگشت به زندگی شدند ونوعی وابستگی بیشتر را رغم زدند .

دکمه بازگشت به بالا