قسمت اول از سلسله مصاحبه های اختصاصی با فرهیختگان و پیشکسوتان مددکاری اجتماعی استان اصفهان

پیشکسوتان مددکاری اجتماعی اصفهان: یکی از مهمترین موارد تعیین و تأکید شده در نقشه راه وبسایت مددکاران اجتماعی ایران در سال ۱۳۹۵، مصاحبه با فرهیختگان حوزه مددکاری اجتماعی در استانهای مختلف کشور بوده است که به حول قوه الهی در قالب یک برنامه ریزی مشخص زمان بندی شده محقق خواهد شد.

پیشکسوتان مددکاری اجتماعی اصفهان

در اولین حرکت رسانه ای مربوطه، سلسله مصاحبه های اختصاصی با فرهیختگان و پیشکسوتان این حوزه در استان اصفهان در دستور کار این پایگاه تخصصی قرار گرفته است که قسمت اول آن مصاحبه با آقای فرهاد شهریاری محمدی می باشد که به شرح ذیل صورت پذیرفته است.

*** لطفاً در ابتدا به اختصار خودتان را معرفی بفرمایید. چطور با مددکاری اجتماعی آشنا شدید و چه مسیری را از گذشته تا به امروز در حوزه مددکاری اجتماعی طی نموده اید؟

افضل الکلام بسم الله الرحمن الرحیم

فرهاد شهریاری محمدی هستم، متولد ۱۰/۵/۵۶ شهرستان نائین استان اصفهان. دوران تحصیل خود را تا سال ۱۳۷۴ (دیپلم) در شهرستان نائین سپری کرده و از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ در رشته حسابداری دانشگاه پیام نور نایین گذراندم که پس از پاس کردن ۷۰ واحد حسابداری انصراف داده و از سال ۷۹ با شرکت در آزمون استخدامی تحت عنوان همکاری با بهزیستی از طریق فراخوان که در روزنامه اطلاعات چاپ شده بود قبول شده و از مهر ۷۹ الی ۸۱ در رشته کاردانی معلولین ذهنی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی هفته ای ۳ روز باید در مراکز و بخش های بهزیستی اصفهان کار می کردم و ۳ روز در هفته را درس می خواندم که اینجانب قسمتی از ۳ روز در هفته را در خود دانشگاه مسئول کتابخانه بودم و قسمتی را هم در اداره کارگزینی کار می کردم. تا اینکه در تیرماه ۸۱ موفق به اخذ کاردانی رشته مربی معلولین ذهنی شدم. از سال ۸۱ الی ۸۳ در بهزیستی استان اصفهان واحد مشارکت های مردمی، کارگزینی، مشغول به کار بودم. از سال ۸۳ الی ۸۶ در بهزیستی شهرستان اصفهان به عنوان مسئول روابط عمومی و فرهنگی کار می کردم و بعدازظهرها در این سالها به عنوان مددکار مجتمع متکدیان و مجتمع نابینایان شهدای هفتم تیر مشغول به کار و ارائه خدمت به مددجویان بودم. از سال ۸۷ الی ۹۱ در بهزیستی استان اصفهان در واحد های مختلف طرح تکریم ارباب رجوع، بازرسی و رسیدگی به شکایات و روابط عمومی استان اصفهان مشغول و تجربه نمودم.

از سال ۹۱ الی ۹۳ به عنوان رئیس بهزیستی نائین انجام وظیفه نمودم و از سال ۹۳ تا به اکنون ادامه دارد. در بهزیستی بخش کوهپایه شهرستان اصفهان به عنوان مسئول مجتمع انجام وظیفه می نمایم.

در سال های ۱۳۸۵ الی ۱۳۸۹ همزمان با کار و اشتغال و همسرداری موفق شدم به تحصیل خود ادامه داده و در رشته کارشناسی علوم تربیتی گرایش مدیریت و برنامه ریزی فارغ التحصیل شوم (دانشگاه پیام نور مرکز نائین).

سپس در سال ۹۱ با شرکت در آزمون کارشناسی ارشد مددکاری اجتماعی موفق به قبولی در این رشته در دانشگاه علامه طباطبایی تهران شدم که تا سال ۹۳ در این رشته همزمان با اشتغال تحصیل نموده و موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد مددکاری اجتماعی شدم.

در سال ۹۴ با شرکت در فراخوان جذب مدرس رشته مددکاری اجتماعی و ثبت نام از طریق سایت دانشگاه جامع علی – کاربردی به عنوان مدرس مرکز علمی – کاربردی بهزیستی و تامین اجتماعی استان اصفهان و مرکز جامع علمی- کاربردی هلال احمر استان اصفهان پذیرفته شده که تا به حال ۳ ترم در خدمت دانشجویان رشته کاردانی و کارشناسی مددکاری اجتماعی گرایش های اورژانس اجتماعی و خانواده بوده و هستم.

در مجموع کار و اشتغال همزمان در کار با جامعه هدف مددکاری از جمله نابینایان، متکدیان، کودکان کار و خیابان، معتادین و … باعث که علاقه وافری به خدمت به هم نوع خود داشته و از این طریق روز به روز با مددکاری اجتماعی بیشتر آشنا و علاقمند شوم. ضمنا باعث افتخار است که اولین روزنامه استان اصفهان تحت عنوان نسل فردا را که آقای مهندس محزونیه پایه گذاری کردند اینجانب نیز به عنوان اولین خبرنگار افتخاری این روزنامه در شهرستان نائین انجام وظیفه و مشغول اخبار اجتماعی فرهنگی و … شهرستان نائین در روزنامه مورد نظر در طی ۲ سال بودم.

همچنین در روابط عمومی بهزیستی که انجام کارهای مختلفی از جمله تهیه خبر، عکس و فیلم از مراسمات و جلسات مختلف بود، فرصت خوبی برای اینجانب برای علاقمندی به همکاری اجتماعی را به ارمغان آورد زیرا اکثر جلسات و مراسمات حول محور مددکاری اجتماعی گروه های هدف بود که با حضور مقامات و مسئولین استانی و شهرستانی برگزار می شد.

*** به نظر شما مهمترین و بزرگترین خلاء موجود در ارائه خدمات تخصصی مددکاری اجتماعی به جامعه هدفمان چیست و چگونه می توان کیفیت ارائه خدمات اجتماعی به جامعه هدف را ارتقاء بخشید؟

آسیب ارائه خدمات به علت موازی کاری و نبود وحدت رویه در کمیته امداد و بهزیستی منجر به آسیب می شود مثلا در بحث مداخله در بحران ها از بهزیستی، کمیته امداد، بسیج، هلال احمر کمک و مداخله گری صورت میگیرد. اما واقعاً در قبل از بروز بحران ها مثلاً بحران های طبیعی از زلزله و مدیریت بحران چقدر ما آموزش دیده ایم و کارشناسان اُرگان های نامبرده چقدر از آموزش بحران ها و مدیریت آن شرکت کرده و به آمادگی کامل رسیده اند. شواهد و تجربیات نشان می دهد که ما در بحران ها به جای مدیریت بحران گاها به افزایش بحران دامن زده ایم. آموزش را باید سرلوحه کارهای خود مخصوصاً ما مددکاران اجتماعی آموزش را در جامعه هدفمان در نظر داشته باشیم چرا که اگر آموزشی را فرانگیریم به جامعه هدف مددکاری و جامعه مردمی کشورمان در تمام سنین و مقاطع در واقع به سمت نابودی آموزشی پیش رفته و گرفتن آموزش از یک ملت مساوی خواهد بود با نابودی ملت. پس در همه حیطه ها پزشکی، اجتماعی، صنعتی، مهندسی، استادی و مخصوصاً آموزشی خانواده ها در عرصه های مختلف زندگی با توجه به عصر ارتباطات و تکنولوژی، آموزش را نباید فراموش کنیم.

خلاء بعدی اینکه در جامعه ما در حوزه مددکاری اکثر اُرگان ها و نهادها چه دولتی و چه غیردولتی دست روی حیطه مددکاری اجتماعی گذاشته اند ضرب المثل معروفی هست که می گوید اگر چیزی خیلی صاحب داشته باشد در واقع آن رشته بی صاحب است.

خلاء بعدی اجرای سطوح پیشگیری توسط مددکاران اجتماعی هست که از هر ۳ سطح ما مددکاران اجتماعی را باید در مرحله آگاهسازی و اطلاع رسانی که سطح اولیه پیشگیری است بیشتر مداخله دهیم تا در این مرحله که کاهش آسیب های اجتماعی را در آینده در پی خواهد داشت بیش از پیش موفق شویم. در سطح دوم پیشگیری که ارائه خدمات و مداخلات است ارزیابی صورت گیرد که ببینیم تا چه حد در ارائه خدمات به جامعه هدف موفق بوده ایم. و در نهایت سطح سوم که توانمندسازی هدف اصلی و غایی مددکاری اجتماعی است در کجای کار قرار داریم که باید بررسی و ارزیابی صورت گیرد.

خلاء بعدی اینکه ما در فرایند مددکاری اجتماعی بحث پیگیری را غافل شده ایم که دلیل این امر به نظر من کمبود امکانات مثل حمل و نقل و هزینه هایی است که در بحث پیگیری پس از توانمندسازی مددجویان انجام میگیرد. به هر حال باید مددکاران از بحث پیگیری مخصوصا مددکاران اجتماعی شاغل در سازمان ها غافل نشود. و در پایان این بخش خلاء دیگری که احساس می گردد کمبود اساتید مددکاری اجتماعی است که خوشبختانه در استان اصفهان این پتانسیل نسبت به دیگر استان ها خوب است و کمی باید از نظر اساتید مددکاری در آینده غنی تر شویم.

*** به نظر شما بخش غیردولتی حوزه مددکاری اجتماعی چقدر توانسته موفق عمل کند و راهکارها و پیشنهادات شما در جهت تقویت و توسعه مددکاری اجتماعی از طریق بخش های خصوصی و غیردولتی چیست؟

در حوزه مددکاری اجتماعی وقتی پیگیری و رصد میکنیم میبینیم اکثر کلینیک های مددکاری اجتماعی از پرداخت سقف هزینه که برای کلینیک ها پرداخت می شود راضی نیستند و باید جهت بهبود عملکرد کلینیک ها حمایت مالی بیشتری شوند تا موفق شوند.

در راستای تقویت و توسعه مددکاری اجتماعی باید مسئولین و برنامه ریزان استانی را در همایش ها و نشست ها دعوت کرد و آن ها را حساس نمود و با تشریح و تبیین و توضیح چشم انداز آینده را برای آن ها ترسیم نمود مثلاً مطابق با چشم انداز ۱۴۰۴ چقدر از آسیب ها در کشور کم شده است و اگر بیشتر شده است و آثار آسیب ها روز به روز رشد بیشتری پیدا کرده است مثل اعتیاد و طلاق و … علت ها بررسی شود. که به نظر من ما در بحث آموزش کم کار می کنیم مثلاً در آموزش مهارت های زندگی ما چقدر نهادینه کرده ایم در قسمت های مختلف جامعه؟ طبیعی است که اگر مهارت های زندگی یاد نگیریم باید منتظر آسیب هایی چون اعتیاد و طلاق باشیم. ما چقدر خودآگاهی، همدلی، مدیریت هیجانات و استرس و تفکر خلاق و تصمیم گیری و … را کار کرده ایم و این وظیفه ما مددکاران اجتماعی است که در این زمینه نیز بیشتر تلاش کنیم.

در بخش غیردولتی مهدکودک هایی داریم با تعداد زیادی از کودکان که به عنوان آینده سازان این کشور محسوب می شوند. ما چقدر در آموزش مهدکودک موفق هستیم چقدر به کودکان مان در زمینه آموزش مهارت های اجتماعی که در آینده با مشکلات روبرو می شوند خودشان بتوانند مشکل خود را حل نمایند موفق عمل کرده ایم؟

***دورنمای خدمات تخصصی قابل ارائه از سوی سازمان های اجتماع محور علی الخصوص بهزیستی و کمیته امداد را چگونه ارزیابی می کنید؟

تا زمانیکه موازی کاری ها وجود دارد مثلاً زنان سرپرست خانوار کمیته امداد و بهزیستی را تفکیک وظایف به درستی نتوانسته اند صورت بدهند این مشکل اساسی آنهاست. باید با تشکیل پرونده آینده پژوهی و آینده نگری هم برای تشکیل هر پرونده داشت مثل کلاس پیشگیری از معلولیت ها مهارت های زندگی و … برگزار می کنیم. اعتبار سازمان بهزیستی نسبت به کمیته امداد کم است. اگر در سازمان بهزیستی یک کلاسی در زمیته پیشگیری از معلولیت اگر برگزار گردد کمیته امداد هم بهره میبرد و در جهت ارتقای افزایش دانش عمومی خانواده های تحت پوشش گام برداشته شده است.

از تجربیات خودم در زمانی که در بهزیستی نائین مسئولیت بهزیستی را عهده دار بودم می توانم از کمک های کارخانجات غیردولتی به مددجویان بهزیستی و کمیته امداد نام ببرم که می توانم به عنوان نمونه کارخانه سیمان خاکستری نائین اشاره کنم که مدیر عامل در هر فصلی کمک های غیرنقدی و ماهیانه مبالغی را به عنوان نقدی به حساب مددجویان منطقه واریز می نماید که همه این کمک ها از طریق خیریه پرداخت می شود. منظور اینکه مددکاران اجتماعی باید منابع اجتماعی که در جهت برنامه های کمکی برای مددجویان میتواند موثر باشد آشنا باشند تا شاید در افق ایران ۱۴۰۴ ما این روند از کمک های مالی و غیرمالی کارخانجاتی که سوددهی دارند بتوانیم در جهت رفاه حال مددجویان و توانخواهان که قشر ضعیف جامعه محسوب می شوند حداقل به عدالت اجتماعی ورفاه اجتماعی نزدیک تر شویم.

مبحث دیگر خواستار نظام مددکاری اجتماعی هستند.

باید راه را برای مددکاران اجتماعی باز گذاشت تا مسائل و مشکلات را از نزدیک ببینند لمس کنند و مسائل و مشکلات را بتوانند به مسئولین و مقامات انتقال دهند ارائه دهند و همچنین در بحث کارورزی و دانشجویان پیشنهاد می گردد که یک ترم به کارورزی کلا اختصاص یابد تا دانشجویان مددکاری اجتماعی در آینده در کار با ارگان های دولتی و غیردولتی با مشکل روبرو نشوند و احساس نکنند که در کار با مددجویان ناتوان هستند چرا که این مددکاران باید به سمت توانمندسازی مددجویان گام بردارند.

مصاحبه و گردآوری: هُما صدری
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا