یادداشتهای مددکاران اجتماعی | نقض حقوق کودکی«مهیار» در حادثه سعادت آباد

نقض حقوق کودکی«مهیار» در حادثه سعادت آباد

نویسنده: مرضیه محمدی
دانشجوی دوره دکتری تخصصی مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی

حادثه هولناک سعادت آباد که در آن شهردار اسبق به صورت غیر قابل باوری همسرش را به قتل رسانده چند روزی است محل بحث و تحلیل رسانه ای زیادی واقع شده است. در این میان شتاب زدگیِ رسانه ای در تولید اخبار داغ باعث شده است در بحبوحه دسترسی به اخبار دست اول، حقوق کودک ۱۳ ساله (مهیار، فرزند میترا استاد) قربانی رقابت رسانه ای و سواری و پیشتازی رسانه ها بر موج اخبار بشود.

مهیار روز سه شنبه هفتم خرداد نود و هشت شاید بُهت آورترین و سخت ترین شرایط غیرقابل باور برای یک انسان و ویژه برای یک کودک را تجربه کرده باشد. مواجهه با جسد خونین مادر که در منزل به قتل رسیده است.

– در همان لحظات اولیه اعلام خبر، او به عنوان یکی از چهره های نزدیک به ماجرای پرهیاهوی جنایی زوج سرشناس در صدر اخبار قرار گرفت. صحبت هایی که از ساعات اولیه خبر قتل بیرون می آمد نشان می داد مهیار سیزده ساله بدون توجه به شرایط اسفناکی که در آن قرار گرفته است، مورد مصاحبه رسانه ها بوده و از تجربه یکسال گذشته زندگی او سو استفاده خبری- رسانه ای می شود. قرار دادن کودک سیزده ساله در چنین شرایط پرتنش، حزن انگیز و آزار دهنده در متن اخبار، تحقیقات و مصاحبه های رسانه ای در کنار انتشار تصاویر بهت زده او در رسانه ها، نقض واضح حقوق کودکی اوست.

– کودکانی چون مهیار که در میانۀ چنین شرایط وخیمی گرفتار می آیند در قدم اول باید تحت حمایت حرفه ای یاورانه ای چون مددکاری اجتماعی قرار بگیرند تا بتوانند واقعه غمبار اینچنینی با این حجم و وسعت را با حداقل آسیب‌های روحی، روانی، عاطفی، اجتماعی سپری کنند.

– به یاری مددکاری اجتماعی و مداخلات علمی و حرفه ای مبتنی بر آن، باید به کودکان در چنین شرایطی کمک کرد تا بازتوانی اجتماعی، عاطفی بشوند. مهیار به جای تیتر اخبار و رسانه ها شدن باید برای زندگی آینده «بدون مادر بودن» آماده شود که این واقعیت خود بیش از توان کودکی او آزار دهنده و آسیب زننده خواهد بود.

– مهیار پیش از واقعه شوکه کننده و هراس انگیز مرگ مادر، طلاق و جدایی والدینش را تجربه کرده است و به احتمال زیاد با هزینه های اجتماعی- روانی آن مواجه شده است.

– جهان بدون مادر امروزه برای کودکی چون مهیار، «جهانی ناامن» است. او قتل مادرش را در آن تجربه کرده است و آسیب عاطفی ناشی از این فقدان به اندازه کافی بزرگ و نا اطمینان کننده خواهد بود. لذا  با توجه به بحران پیش آمده برای او، لزوم مداخلات حرفه ای جهت کاهش آسیب‌های پیش روی مهیار به همراه کمک به وی برای سپری کردن دوران «سوگ و فقدان» باید بیش و پیش از هر چیزی مدنظر قرار بگیرد و هرگونه مصاحبه رسانه ای با او باید قطع شده و اقدامات حرفه ای لازم آغاز گردد.

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا