چگونه در مشاوره مددکاری اجتماعی روی رابطه حرفه ای باقی بمانیم؟!

مشاوره فردیاگر بپذیریم که مشاوره مددکار اجتماعی با مراجع خود مبتنی بر یک رابطه حرفه ای و با استفاده از رویکرد های علمی است، پس در ادامه می بایست به یک سری اصول و چارچوب‌هایی معتقد و مسلط باشیم، تا فرآیند مشاوره بین مددکار اجتماعی با مراجع در مسیر هدفمندی که از قبل طراحی شده است ادامه یابد.
بودن یا نبودن این اصول و قواعد حرفه ای است که سبب می گردد رابطه را حرفه ای بدانیم یا یک رابطه سنتی، خانوادگی، کدخدا منشانه، عمه تراپی و غیر حرفه ای!!!
بستر مشاوره بر دو پایه احساس و تفکر استوار است. بعنوان دو انسان در رابطه، در فضای مشاوره مدام در حال انتقال احساسات و اندیشه به یکدیگریم. این تبادل ها تاثیرات متقابلی را بر مددکار اجتماعی و مراجع می گذارد، که بر حسب ماهیت و چگونگی آن می تواند سازنده یا مخرب باشد.
البته طبیعی است که در فرآیند مشاوره مددکار اجتماع در درجه اول می خواهد به مراجع خود در حل مشکل کمک نماید و در درجه دوم خود از آسیب های احتمالی در امان باشد.

چه خطرات احتمالی در فرایند مشاوره ما را تهدید می کند؟!

– توانمندزدایی در برابر توانمندسازی
یکی از اهداف اساسی مددکاری اجتماعی توانمندسازی جامعه هدف یا مراجع خویش است. یعنی بر اساس فرآیند مشاوره، مراجع آرام آرام به سمت دستیابی به توانایی های بالقوه خود و یا قدرتهای نادیده گرفته شده خود حرکت می کند و در پایان حل مشکل به این باور می رسد که خود در بهبودی خویش نقش اساسی داشته‌است. این اوج موفقیت یک مددکار اجتماعی است.
اما خطر آنجایی است که مددکار اجتماعی دچار غرور می شود یا دچار توهم سوپرمنی می گردد و یا خود را عالم دهر و تنها توانگر و توانمند جلسه می بیند و در این حالت مراجع را در فضای بکن- نکن قرار می دهد.
در چنین شرایطی حتی اگر مددکار اجتماعی موفق به حل مشکل مراجع شده باشد، آنچه که نتیجه شده است، توانمند زدایی فرد و از بین بردن اعتماد به نفس و در نهایت یک وابستگی بیمار گونه به دیگران در مسیر زندگی خواهد بود.

– وارد شدن در نقش های غیر حرفه ای
فرضاً در نقش عضوی از خانواده شدن، نقش یک عاشق، یک رییس، یک خیر، یک متجاوز (از هر نوع) و یا یک دوست.
هیچکدام از این نقشها به کار نخواهد آمد. جز اینکه به تخریب رابطه، شخصیت و کار خواهد انجامید.

– مشاوره، صرفا برای مشاوره!
مشاوره اگر برای پر کردن زمان مشاوره باشد و باری به هر جهت و بدون احساس مسئولیت، خطرناک است. چرا که مشاوره بدون دغدغه انسانی مددکار اجتماعی، یک رابطه مکانیکی و غیر موثر است. مددکار اجتماعی در فرآیند مشاوره باید با تمام احساس علمی و انسانی خود درگیر مراجع شود. بی آنکه در آن غرق شود.

– غرق شدن مددکار اجتماعی در مشکل مراجع
مددکار اجتماعی در حاشیه مشکل مراجع قرار دارد نه در مرکز بحران. چرا که ورود در مرکز بحران به نوعی شخصی کردن مشکل است. در این صورت مددکار اجتماعی توان یاری حرفه ای را از دست داده و احساسی با مسأله روبرو خواهد شد.
بنابراین ماندن در رابطه حرفه ای مستلزم کنترل لحظه به لحظه فرآیند مشاوره خواهد بود.
رابطه حرفه ای متکی بر کنترل احساسات، استفاده از رویکردهای حرفه ای، استفاده از تجربیات خود و همکاران، اصلاح اشتباهات و انحرافات فرآیند مشاوره و به روز ماندن در علوم یاورانه است.

احمدعلی جبارزاده | مددکار اجتماعی
سلسله یادداشتهای اختصاصی مشاوره مددکاری اجتماعی
وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا