سازمان نیافتگی به مثابه یک رویکرد در مواجهه با بحران زلزله، با تأکید بر زلزله کرمانشاه

سازمان نیافتگی به مثابه یک رویکرد در مواجهه با بحران زلزله با تأکید بر زلزله کرمانشاه

زلزله سهمگین در غرب کشور متأسفانه خسارات جانی و مالی بسیاری بر جای نهاد و شهروندان ایرانی را دیگر بار در پی حادثه­ ای که می­ توانست خسارت کمتری به بار آورد، عزادار ساخت. گویا ملت ایران همواره باید عزاردار و سوگوار حوادثی جانگداز باشند و سایه غم و حسرت بی­ کفایتی­ها و بی­ برنامگی­ ها از زندگی­ هایشان رخت برنبندد. تصادف قطار تبریز- مشهد، حادثه جان باختن سربازان پادگان کرمان، آتش­ سوزی و ریزش ساختمان پلاسکو، کشته شدن مداوم کولبران و این بار هم زلزله­ ای سهمگین در غرب کشور که بسیاری از هموطنانمان را به کام مرگ برد و بسیاری دیگر را با جراحت­های جسمی و روانی مواجهه ساخت.

متأسفانه بعد از گذشت یک هفته از زلزله به روایت اخبار و تصاویر منتشر شده از رسانه­ های اجتماعی، آنچه بر این حادثه واقف است هرج و مرج و سازمان نیافتگی است! اگر چه زلزله به خودی خود قابل پیش ­بینی نیست اما می­توان با رعایت سازوکارهای خاص از خسارات جانی و مالی گسترده پیشگیری کرد. در همین خصوص در یادداشت فوق نکاتی در رابطه با مدیریت پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران با تأکید بر زلزله کرمانشاه ارائه خواهد شد.

مدیریت پیش از بحران

  • مهندسی ساخت و ساز: آنچه در زلزله کرمانشاه به وضوح مشاهده شد خرابی و ریزش ساختمان­های مسکن مهر بود که نشان از عدم مهندسی صحیح در ساخت و ساز ساختمان دارد. کیفیت مصالح ساختمانی، رعایت اصول مهندسی، مقاومت مصالح و … همگی گواه بر این است که اگر ساختمانی با رعایت اصول مهندسی ساخته شود، به راحتی در برابر زلزله تخریب نمی­ گردد و خسارات جدی به بار نمی­ آورد.
  • آموزش پیش از بحران: پیش از وقوع زلزله آموزش نکات ایمنی در مواجهه با زلزله و انجام اقدامات لازم در این خصوص بسیار ضروری است. نکته­ ای که در جامعه ما بسیار مورد غفلت واقع شده است امر آموزش و آگاه­سازی است به طوری که بسیاری از افراد در زمان وقوع زلزله به دلیل عدم آموزش و آگاهی کافی در این باره، قادر به انجام اقدامات ایمنی و مناسب نیستند و این امر مهم توسط سازمان­های مربوطه به درستی صورت نمی­ گیرد. حتی نهاد آموزش و پرورش که رسالت آموزش را بر عهده دارد، در روز ملّی زلزله به روایت کارکنان آموزش و پرورش در حد مستندسازی (گرفتن عکس و فیلم) موضوع آموزش را تقلیل داده­ است و آنگونه که باید دانش ­آموزان را با رعایت اصول ایمنی در زمان وقوع زلزله آگاه نمی­ سازد. حال پرسش اصلی این است در جامعه­ ای که امر آموزش چنین بی­ اساس و بی­ مایه است چگونه می­ توان انتظار کاهش خسارات جانی و مالی را در بلایای طبیعی به ویژه زلزله داشت؟!

 

مدیریت حین بحران

  • نحوه توزیع کالا و خدمات: در شرایطی که بازماندگان زلزله نیاز مبرمی به دریافت خدمات بهداشتی- درمانی، مداخلات حرفه­ ای روانشناختی و مددکاری اجتماعی دارند، اما با نهایت تأسف خبرها حاکی از این است که خدمات بدون هیچ نظمی ارائه می­ گردد، به طوری­ که برخی از روستاها بعد از گذشت چند روز از حادثه موفق به دریافت کالا و آذوقه شده ­اند. ارائه خدمات به زلزله­ زدگان باید به صورتی انجام پذیرد که همه افراد به سهولت قادر باشند از خدمات استفاده ببرند نه اینکه ملتمسانه و به دلیل کمیابی و در پی جنگ و نزاع با دیگران آن را دریافت دارند.
  • اعمال قدرت و خشونت از سوی امدادگران (نیروهای انتظامی): در یکی از فیلم ­های منتشر شده در شبکه­ های اجتماعی متأسفانه آنچه که مشاهده می­شود نه تنها همدلی با مصیبت­ زدگان نیست بلکه اعمال قدرت و خشونت نسبت به آنان است. در این فیلم حفظ کرامت و شأن مقام انسانی که از مهمترین ارزش­های مددکاری اجتماعی است، به سهولت نقض شده به طوری که یکی از نیروهای انتظامی با سیلی و خشونت با زلزله­ زگان برخورد نموده آن هم در شرایطی که این افراد برای الیتام درد و رنجشان نیازمند دریافت محبت، مهر و توجه هستند.
  • توزیع مستقیم کالا و آذوقه توسط شهروندان: مشارکت گسترده مردمی و ارسال کمک­های نقدی و غیر نقدی اگر چه نشان از «اعتماد اجتماعی مردم به مردم» و «سرمایه اجتماعی» شکل­ گرفته در شرایط بحرانی دارد، اما از جنبه­ ای دیگر نشان از فقدان اعتماد اجتماعی مردم به سازمان­های دولتی است به طوری که بسیاری از شهروندان از سراسر ایران شخصاً اقدام به جمع­ آوری کمک و حضور در منطقه نموده­ اند که همین اقدام به نوبه خود موجب هرج و مرج و بی­ نظمی بیشتر می­گردد.
  • هجوم سارقان و راهزنان به منطقه زلزله ­زده: در روزهای نخست زلزله گزارش­های ضد و نقیضی از غارتگری توسط راهزنان گزارش شد. در گفتگوی تلفنی با چند نفر از بازماندگان زلزله مشخص شد که موضوع سرقت و غارت صحت داشته و به دلیل نبود نظم و امنیت در منطقه سارقان از همان روزهای نخست دست به سرقت اموال منازل برده ­اند. این در حالی است که در مسیرهای جاده ­ای نیز سارقان به محموله­ کمک­های مردمی حمله برده و کالاهای آن را به غارت برده­ اند و شاهدان عینی بر صحت آن تأکید دارند. حال آنکه خبر سرقت و غارت از سوی نیروهای انتظامی به شدت تکذیب شده است.
  • بدکارکردی رسانه ملی: رسانه ملی که رسالت آگاه­سازی را عهده­ دار است، در خصوص پوشش خبری زلزله کرمانشاه دچار قصور و کوتاهی شده و نظم و امنیت را به اذهان عمومی تزریق کرد، حال آنکه واقعیت چیزی فراتر از اینهاست و نه تنها نظمی حاکم نبوده بلکه بی­ نظمی و ناامنی در روزهای اولیه بر منطقه حاکم بوده است.

 

مدیریت بعد از بحران

بدون تردید بعد از بحران مسائل دیگری سر برمی­ آورد که نیازمند برنامه ­ریزی جدی است. بحران نظم و امنیت در منطقه، ساخت مجدد اماکن تخریبی، اختلالات روانشناختی و استرس پس از حادثه، بی­ سرپرستی کودکان، بیوه ­گی و زن سرپرستی و مواردی دیگر از این قبیل همگی نیازمند تدبیر و اقدامات اصولی برای کاهش و کنترل آسیب­های وارده بر افراد است.

زلزله کرمانشاه اولین زلزله در ایران نبوده، چنان که آخرین زلزله هم نخواهد بود. امید است که این حادثه عظیم و جان کاه تلنگری بر وجدان مسئولان باشد تا بیش از این جان و مال شهروندان و سرمایه ­های ایرانی در مخاطره قرار نگیرد.

کبری واعظی؛ کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی

۲۷ آبان ماه ۱۳۹۶

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا