تبیین جامعه شناختی قتل رومینا

تبیین جامعه شناختی قتل رومینا
نویسنده: دکتر علی نوری؛ جامعه شناس و مدرس دانشگاه

تحلیل رخداد قتل رومینا و موارد مشابهی که روزانه در صفحات حوادث روزنامه ها به چشم می خورد، نیازمند توجه به نقطه کانونی و دلیل اصلی این قبیل فجایع است. به نظر می رسد تغییر سبک زندگی در جامعه ایران که متأثر از تغییرات در سطح جهانی است، می تواند به تبیین این موضوع کمک کند. گسترش ارتباطات در فضای مجازی، کم رنگ شدن ارزش های سنتی، ناکارآمدی روش های تربیتی گذشته برای نسل کنونی، از هم گسیختگی خانواده ها، نبود مرجعی برای حل تعارضات خانوادگی و شکاف نسلی ناشی از تغییرات سریع اجتماعی، از جمله مواردی هستند که در راستای تغییر سبک زندگی می توان به آنها اشاره کرد. البته این فجایع را می توان در جوامع مختلف و به انحاء گوناگون مشاهده کرد که در اینجا موضوع بحث ما نیست.

آنچه اهمیت دارد این است: در جامعه اسلامی که بر اساس اصول اعتقادی و ارزش های آن، کشتن یک نفر مانند کشتن تمام انسان ها تلقی می شود، چگونه می توان این حد از خشونت را شاهد بود؟ لذا برخلاف بسیاری از تحلیل ها و ادعاها، ارزش های جامعه ما در عصر حاضر، تنها نزد نسل جوان کمرنگ نشده است، بلکه نسل قدیم هم پایبندی عملی کمتری نسبت به ارزش ها دارند.

کم رنگ شدن ارزش ها، نهادهای سنتی جامعه را که مسوول حل و فصل اختلافات خانوادگی بودند، از بین برده است. مواردی نظیر اختلاف رومینا و پدرش در گذشته توسط نهاد ریش سفیدی و از طریق مشورت با بزرگان فامیل قابل حل بود. امروزه با از دست دادن نهاد مذکور، نهاد دیگری جایگزین آن نشده است.

موضوع بنیادی دیگر، سرعت تغییرات اجتماعی است که تحت تأثیر تسهیل ارتباطات با سایر جوامع، گسترش اینترنت و فراگیر شدن شبکه های اجتماعی، در حال وقوع است. جالب آنکه در مسیر این تغییرات، زنان در حال آگاه شدن به حقوق خود و دست یابی به برخی از حقوق شان هستند، اما چون مردان جامعه احساس می کنند این تغییرات به بهای از دست دادن برخی مزایا برای آنان خواهد شد، در مقابل تغییر مقاومت می کنند.

در نمونه رومینا مشاهده می شود که پدر بر اساس ارزش های سنتی و دینی جامعه توقع دارد دخترش با اجازه او ازدواج کند، اما رومینا بر اساس ارزش های دیگری که در ذهن خود دارد، منطق پدر را نمی پذیرد. در واقع تعارض بین دو دسته از ارزش ها سبب نزاع و درگیری بین این دو نفر می شود. به نظر می رسد از عوامل اساسی به وجود آورنده این وضعیت، ساختار اجتماعی ناکارآمد و معیوب جامعه است. فقدان آگاهی بخشی، نبود مکانیسم حل تعارضات، نبود سازمان های مردم نهاد توانمند در حوزه خانواده، عدم آموزش کنترل خشم و عدم توجه به استانداردهای سلامت روانی افراد از جمله عیوب ساختاری جامعه ما هستند.

برای مقابله با این شرایط لازم است این ضعف ها در سطح کلان و میانی مورد توجه نخبگان و مدیران جامعه قرار گیرند. در این زمینه انتظار این است که صدا و سیما و سایر رسانه ها و شبکه های اجتماعی به نقد ساختارهای ناکارآمد به وجودآورنده این وضعیت بپردازند، به امید آنکه به راهکارهای مناسبی جهت عدم تکرار این فجایع منتهی شود.

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا