تاب آوری بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی

توانمندسازی مبتلایان به اسکیزوفرنی؛ ضرورت اجرای برنامه های توانبخشی، توأمان با روان درمانی برای مبتلایان به اسکیزوفرنی

تاب آوری بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی: بسیاری از مردم نمی دانند اسکیزوفرنی چیست و از تأثیری که این بیماری بر آینده آنها می گذارند بی خبرند.

اسکیزوفرنیا یک بیماری با ریشه های عمدتاً جسمی، پزشکی و زمینه های ارثی و بیوشیمیایی کارکرد مغز است، این بیماری تک علتی نیست و عوامل روانی، اجتماعی و فرهنگی در شکل گیری و شدت علائم آن و پاسخگویی به درمان موثر هستند. بیماری که برای افراد ناآشنا، عجیب و باورنکردنی به نظر می آید، پذیرفتن این امر که فردی بدون وجود محرک بیرونی صدایی بشنود و یا بدون دلیل معتقد باشد که او را تعقیب می کنند آسان نیست و به این دلیل در بسیاری از موارد به علائم بیماران به عنوان فردی که جن زده شده یا تمارض می کند و در نهایت مبتلا به جنون شده است نگاه می شود. بیشتر کسانی که تشخیص اسکیزوفرنی در موردشان داده شده، تجربه های عجیب و غریب دارند، مانند شنیدن صدا و احساس چیزهایی که سایرین نه می شنوند و نه احساس می کنند، واژه ای که به طور معمول برای توصیف چنین تجربه ای به کار می رود سایکوتیک یا نابه سامانی روانی است.

این بیماری دارای ۲ نوع علائم می باشد: ۱- علائم مثبت شامل توهم، هذیان، اختلال فکر ۲- علائم منفی شامل فقدان احساس و عاطفه، کم حرفی، پاسخ های هیجانی بی ربط و مشکلات اجتماعی.

در خصوص درمان، تجربه ما در کار با بیماران اسکیزوفرنیا گویای این مطلب مهم است که در بسیاری موارد مصرف داروهای آنتی سایکوتیک الزامی است ولی کافی نیست، در کنار آن استفاده از امکانات روانشناختی، توانبخشی حرفه ای و اجتماعی بسیار مهم است. هدف از درمان از بین رفتن علائم بیماری یا بهبود آن به معنای از بین بردن یا فرو نشاندن علائم در بیمار نیست، بلکه بر گسترش و حفظ نقش و فعالیت ارزنده او در اجتماع می باشد.

تاب آوری بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی

لازم به یادآوریست استراتژیهای روان درمانی جایگزین دارو نیستند بلکه باید هم زمان با مصرف داروها برای سازگاری بیشتر و بهبود عملکردها بکار رود. به عبارتی درمان های غیردارویی به فرد کمک می کند، مصرف دارو را ادامه داده و چالش هایی که هر روزه با آن ها رو به رو می شوند را مدیریت کنند زیرا افراد مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی گاهی اوقات مصرف دارو را به خاطر عوارض یا عدم درک درست بیماریشان متوقف می کنند. این کار باعث برگشت علائم جدی و عود بیماری می شود، درمان روانی منظم می تواند به فرد کمک کند دارودرمانی را ادامه داده و از عود آن و یا نیاز به بستری شدن پیشگیری کند.

نکته مهم که به وضوح مشاهده می شود این است که ابتلای یکی از اعضای خانواده به اسکیزوفرنی فشار روانی شدیدی بر دیگر اعضای خانواده وارد می کند. اینکه خانواده با واکنشی که به بیمار نشان می دهد موجب تنش او می شود که پیامد چنین عملکردی تشدید و تسریع بروز علائم بیماری و در نهایت بستری شدن در آسایشگاه  است.

لذا خانواده درمانی در درجه اول امری است بسیار مهم و ضروری، هدف از این نوع درمان معمولاً کمک به خانواده است، برای درک و دریافت تجربه هایی که فرد مبتلا به اسکیزوفرنی با آن ها دست و پنجه نرم می کند و کاهش ابراز هیجان خانواده و کمک به آن ها در اعمال نوعی رویکرد عاری از سرزنش توأم با آرامش در جهت حل مشکلات.

اگر مبتلایان به اسکیزوفرنی روابط نزدیک و دلسوزانه ای با افراد کلیدی اطراف خود داشته باشند در رویارویی با بیماری تواناترند تا افرادیکه از چنین روابطی محرومند. بنابراین روابط با دوستان و برخورداری از حمایت خانواده بر زندگی روزمره آن ها تأثیر مثبتی خواهد داشت.

با توجه به اینکه تشخیص بیماری جدی در مورد فرد، به عزت نفس او لطمه می زند، سایر مشکلات زندگی مانند از دست دادن شغل، قطع رابطه با افراد یا مشکلاتی در زمینه تحصیل هم ضربه سختی به وی وارد می کند. لذا پس از خانواده درمانی، توانبخشی حرفه ای – اجتماعی آغاز می شود.

توانبخشی شامل آموزش شغل، مشاوره مدیریت مالی و راهنمایی در استفاده از حمل و نقل عمومی، خرید و … باعث می شود که فرد تا حد ممکن استقلال خود را حفظ کند و با تمرکز بر ایجاد و پرورش روابط بین فردی از انزوای اجتماعی آن ها کاسته می شود. بنابراین برنامه های توانبخشی در ترکیب با روان درمانی بسیار موثرند.

مسأله مهم دیگر در مورد بیماری اسکیزوفرنیا ” انگ زدن” است  و ترس از آن که در بسیاری موارد سبب مخفی کردن بیماری، بیمار و اهمال درمان می شود. ترس از تبعیض، اُفت اجتماعی، ناتوانی در همسریابی و تمسخر دیگران در محیط های اجتماعی ریشه اصلی این مسأله است که علت عمده آن هم پایین بودن سطح اطلاع مردم از این بیماری است. دانش عمومی در مورد بیماری اسکیزوفرنیا به دلایل گوناگون حتی در فرهیخته ترین گروه های اجتماعی چندان بالا نیست، بی توجهی به سامانه آموزشی در سطوح گوناگون تا کم توجهی رسانه های جمعی حتی آثار هنری مانند فیلم های سینمایی منوط بر این امر است.

وقتی بیمار، اَنگ فاجعه را از بیماری روانی حذف می کند بهبودی معنای جدیدی پیدا می کند.

ما معتقدیم بسیاری از مبتلایان به اسکیزوفرنی در صورتی که با مراکز درمانی سلامت روان و تیم درمان حرفه ای در تماس باشند زندگی بهتری خواهند داشت. تیم درمان متشکل از روانپزشک، روانشناس بالینی، مددکار اجتماعی، پرستار، کاردرمانگر، بیمار و خانواده اش با هدف توسعه توانمندیهای باقی مانده فرد، استقلال اجتماعی، رسیدن به رضایت فردی، بالا بردن سازگاری اجتماعی و ایجاد مهارت های بین فردی است.

امید است با تصویب قوانین حمایتی لازم، افزایش بودجه و امکانات در تمامی سطوح و ارائه خدمات به بیماران روانی به ویژه مبتلایان به اختلالات مزمن، به آنان توجهی در خور شأن انسانی و منطبق بر اصول اخلاقی و فرهنگی شایسته کشورمان مبذول شود.

منابع:

۱- درمان و توانبخشی اسکیزوفرنیا، راهنمای خانواده ها و مراقبان | نویسندگان: ضیاء قائم مقام فراهانی، آناهیتا خدابخشی کولایی، فریده براتی سده، ویراستار علمی: مهشید فروغان- تهران: رشد: ۱۳۸۵

۲- مدارا با بیمار اسکیزوفرن، راهنمای بیماران، خانواده ها و مراقبین بیماران اسکیزوفرن | نوشته استیون جونز و پیتر هیوارد: برگردان مهین میلانی: تهران: فراوان ۱۳۹۳

۳-راهنمای آموزش بیماری اسکیزوفرنیا، دکتر یاسمن متقی پور، دکتر مریم طباطبایی، فیروزه ضرغامی | ویراستار: معصومه اکبری | تهران: گیسا، ۱۳۹۲

۴- اسکیزوفرنی- ویکی پدیا- دانشنامه آزاد

۵- مقاله جامع در خصوص بیماران اسکیزوفرنیا | منبع: seemorgh.com

 

مریم طغرایی | مددکار اجتماعی بیماران اعصاب و روان
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا