سلسله واکاوی های مسائل اجتماعی ایران: حاشیه نشینی و رویکرد طب سوزنی

سلسله واکاوی های مسائل اجتماعی ایران: حاشیه نشینی و رویکرد طب سوزنی
نویسندگان: وحید حسین زاده، کارشناس مسائل اجتماعی | لیلا فرقانی، کارشناس مسائل اجتماعی

حاشیه نشینی و رویکرد طب سوزنی

امروزه آسیب های اجتماعی از جمله حاشیه نشینی و مناطق آسیب خیز ذهن بسیاری از صاحبنظران مسایل اجتماعی و مدیران شهری را به خود مشغول نموده است. حاشیه نشینی، مساله ای که از چهره های بارز فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و بوم شناسی است که در حاشیه یا درون شهرها به شکلی خودرو با تجمعی از اقشار کم بضاعت شکل می گیرد و حاصل رشد شتابان شهرنشینی و افزایش مهاجرت روستاییان به شهرهاست. در کشورهای در حال توسعه، حاشیه نشینی به محلات فقیر نشینی اطلاق می شود که در اطراف شهرهای بزرگ به وجود آمده و ساکنین این مناطق به علل گوناگون نتوانسته اند جذب نام اقتصادی – اجتماعی شهر شده تا از امکانات و خدمات شهری استفاده نمایند و به تناسب، موجب گسترش نابهنجاری هایی در شهرها شده است و مشکلات عدیده ای دارند.

آنچه که اهمیت دارد راهکارهای حل مساله حاشیه نشینی است. برخی جامعه شناسان معتقدند برای حل این مساله و آسیب اجتماعی ناشی ازآن، هم راهکار فرهنگ رسمی و هم فرهنگ غیر رسمی وجود دارد. راهکارهای رسمی همان راهکارهای نظارتی، قهری، پلیسی و قانونی است که از صبح ماموران نظارتی و پلیس ها در حاشیه ی شهرها حضور داشته باشند و مکان های اسقرار پلیس در محله بیشتر شود. منظور از راهکار فرهنگ غیر رسمی نیز، کم کردن فاصله فرهنگی بین مرکز شهر و حاشیه شهر است. باید به توانمندسازی اجتماعی آنها تاکید کرد. مسایل زیست محیطی آنها را برطرف نمود. بنابراین لازم است تا مدیریت شهری در کنار زیرساخت‌های زیربنایی به زیرساخت‌ها روبنایی نیز توجه کند که غالبا توامان با نقش خدماتی است.

یکی از ابزارهای مناسب در این میان استفاده از رویکرد طب سوزنی است. محققان حوزه مسایل اجتماعی شهری به ویژه مناطق حاشیه رویکرد طب سوزنی را همانند دارویی بسیار مفید فرض می‌کنند که می‌تواند به بهبود مشکلات یک محله، یک منطقه و یا حتی یک شهر منجر شود. این رویکرد روشی جدید است که در آن با گشودن شریان های حیاتی مناطق شهری، نیروی انسدادهای موجود درشریان های حیاتی، نیروی زندگی را به آن مناطق بر می گردانند.

طب سوزنی مجموعه‌ای از مداخلات اجتماعی و فرهنگی هر چند در ابعاد کوچک اما با بازخوردهای مناسب و تاثیرگذار می باشد که می‌تواند به احیای کامل منطقه حاشیه نشین و کم برخوردار و فضای بدون استفاده در یک محله و محیط اطراف آن منجر شود. این کار می‌تواند با رنگ‌آمیزی فضاهای عمومی، افزودن سیستم‌های روشنایی جدید و نورپردازی، توجه به فضای سبز محیط، مدیریت بهتر آب، پسماند، ایجاد شبکه فاضلاب، بهداشتی نمودن مسکن ها، استفاده از حمل و نقل عمومی و حتی هوشمند، ایجاد پارک، کتابخانه های سیار، زمین های بازی، ایجاد فضای مناسب برای اوقات فراغت، بازسازی ساختمان های تخریب شده، پخش یک موسیقی، افزودن سیستم‌های روشنایی جدید و …امکان‌پذیر شود. در واقع هر گونه مداخله کوچک با مشارکت افراد محله که بیشترین پیامد اجتماعی وفرهنگی را داشته باشد را می‌توان نوعی طب سوزنی در نظر گرفت که نقش مهمی در ارتقای وضعیت اجتماعی وفرهنگی آن منطقه ایفا می‌کند. یک طب سوزنی موفق شامل برنامه ریزی مناسب برای انــتــخــاب مــوضــع، تشخیص نــقــاط حــســاس از طــریــق شناسایی زیر سیستم ها و در نهایت تحریک نقاط حساس است.

طب سوزنی از طریق تعامل بین ساکنین مناطق حاشیه نشین و مدیریت شهری امکان‌پذیر می باشد. در این روش، رویکرد احیای زندگی یک بافت در مناطق حاشیه شهری می تواند در مــورد محیط های مصنوع موجود و یا توسعه های جدید با تأکید برخلاقیت و مشارکت افــراد اعمال شود و بسته به زمینه می تواند شکل های مختلفی داشته باشد. این استراتژی، ترفندهای تغییرات متعددی را در بر می‌گیرد که به عنوان مثال به احیای بستر رودخانه‌ها، جمع آوری زباله ها، ممانعت از تجمع معتادین در برخی از بناهای متروکه، پیاده‌رو سازی، ایجاد کافه‌ها و یا رستوران‌های کوچک در مناطق حاشیه اشاره کرد.

نتیجه گیری
مناطق حاشیه نشین توانایی ایجاد مکانی امن در کوتاه ترین زمان ممکن را دارند. در هر بافتی از شهر چه مرکز و یا چه مناطق حاشیه ای، یک سری نقاط حیاتی وجود دارد که بهبود وضعیت آن باعث بهبود وضعیت تمام بافت می گردد. همانگونه که در نظریه پنجره شکسته نیز به آن اشاره شده است. این نظریه بیان می‌کند که نظارت و نگهداری محیط‌های شهری مخصوصا در حاشیه شهرها، در یک وضعیت خوب ممکن است از خراب‌کاری بیشتر و همچنین از تشدید جرم‌های جدی‌تری جلوگیری کند. از این رو برای محافظت شهروندان از آسیبها و مخاطرات پیشرو این مکان را می توان با تغییر کاربری و یا احداث مراکزی از قبیل پارک و فضاهای سبز، ضمن زیبایی و توسعه اجتماعی فرهنگی مکانی با افزایش توان امنیتی تبدیل نمود. طب سوزنی راهکاری مناسب در مناطق حاشیه نشین است. توانمندسازی مناطق حاشیه شهر، افزایش نشاط اجتماعی و گسترش سازمان های مردم نهاد سبب کاهش آسیب های اجتماعی در مناطق حاشیه شهر می شود. مشارکت مردم منطقه حاشیه نشین به ویژه نوجوانان و جوانان با کمک نهادهای حمایتی در طراحی و برنامه ریزی فضایی که در آن زندگی می کنند، بیشترین تغییرات را برای افزایش کیفیت زندگی به وجود می آورد زیرا رویکرد طب سوزنی درست مانند دارویی عمل می‌کند که با به‌کارگیری ترفندها و مداخلاتی هدفمند، به حل بحران‌های پیش روی خود مناطق حاشیه نشین می‌پردازد.

منابع و ماخذ
– حیدری نوشهر مهری، نظریان اصغر(۱۳۹۰)بررسی عوامل موثر بر حاشیه نشینی و بازتاب های آن، با تاکید بر کاربری خدمات شهری (مورد: شهر یزد)، دوره ۸ ، شماره ۳۱ ، از صفحه ۳۱ تا صفحه ۴۹.
– داوودپور زهره،دلشاد مهدیه(۱۳۹۲) طب سوزنی شهری راهی نو در برنامه ریزی شهری، کنفرانس ملی معماری و شهرسازی.
– شماعی، علی، ملکان، جواد، صادقی پریسا(۱۳۹۲) راهبردهای توانمندسازی حاشیه نشینان شهری با استفاده از تکنیک QSPM (مطالعه موردی: شهرک شهدای سنقر
– مهدیان پور، جواد، تقوی زواره ، محمدتقوی، صارمی، حمیدررضا(۱۳۹۸) ارتقای کیفیت محله های مسکونی با رویکرد طب سوزنی شهری، مطالعات شهری، شماره ۳۱، صص ۴۴-۳۱.

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا