موسوی چلک: خلق شادی‌های گروهی، ضرورت اجتماعی است

یکی از نگرانی‌های دهه اخیر کشور موضوع اختلالات روانی براساس آمار وزارت بهداشت است که طی آن ۲۳ درصد مردم براساس بررسی‌های انجام شده حداقل یک اختلال در حوزه روانشناسی که نیاز به مداخله دارد را دارا می‌باشند. از آن طرف آمارهای مربوط به حوزه‌های قضایی که توسط رئیس محترم این قوه در سال ۹۷ از رسانه ملی اعلام شد، نشانگر ۱۶ میلیون و ۳۰۰ هزار پرونده قضایی ثبت شده است که خشونت یکی از بالاترین پرونده‌های قضایی را به خود اختصاص می‌دهد. وقتی این مولفه‌ها را کنار هم بگذاریم به یک جمع بندی یا نتیجه‌گیری می‌رسیم و آن اینکه، موضوع نشاط و شادابی در جامعه آنگونه که لازمه یک زندگی اجتماعی پویا و سرزنده است، نهادینه نشده است. در این میان رفتار نیاکانمان به خوبی نشان می‌دهد که به‌رغم تحصیلات پایین‌تر از زمان امروز و عدم دسترسی به امکاناتی که امروز در جامعه داریم ولی یاد گرفته بودند که زندگی بدون نشاط و شادابی معنی نخواهد داشت. به همین دلیل جشن‌های مختلفی با مشارکت خود مردم و بدون توقع حمایت از دولت‌ها برگزار می‌شد به این نکته رسیده بودند که برای ایفای نقش‌های اجتماعی خود، می‌تواتند سختی‌ها و فشارهای ناشی از کار روزمره را به نوعی مدیریت کنند تا سر حال‌تر کار خود را در روز بعد از سر بگیرند. اما امروز از تحصیلات و دانش بالاتری برخورداریم ولی سبک زندگی‌مان به گونه‌ای است که نشاط و شادابی در آن وجود ندارد. وقتی از نشاط حرف می‌زنیم الزاما خندیدن نیست. صله رحم و دیدار خویشاوندان که طی گذشته هم انجام می‌شد، شب نشینی‌هایی که اتفاق می‌افتاد و دیوارهایی که دور خانه‌ها نبود و مردم همدیگر را می‌دیدند، مهربانی‌ها و مسئولیت پذیری‌هایی که مردم نسبت به یکدیگر داشتند چتر اعتماد خوبی برای زندگی مردم بود و همه اینها نشاط را به دنبال داشت. نشاطی که می‌توانست موتور محرکه مردم در اقشار مختلف باشد. اما امروز آنقدر در خودمان تنیده‌ایم و مثل گذشتگانمان مسئولیت‌های اجتماعی‌مان را ایفاء نمی‌کنیم، دارایی مان بیشتر شده اما دارایی زندگی اجتماعی مان که نشاط یکی از مهم‌ترین این دارایی هاست را کمتر و کمتر داریم به گونه‌ای که درون خانواده با خشونت خانوادگی خود را نشان می‌دهد و درون جامعه هم با خشونت اجتماعی خودنمایی می‌کند. موادمخدر، شادی کاذب را می‌آورد و به آن پناه می‌بریم درحالی که فاصله‌ها به نوعی بیشتر می‌شود. گاهی یک دورهمی ساده می‌تواند یک فضای شاد را فراهم کند و یک پیام مثبت می‌تواند انرژی مثبتی به ما دهد. همیشه هم قرار نیست که برای شادی هزینه کنیم. بعضا در گوشه و کنار شهر به مناسبت اعیاد مختلف قومیت‌های مختلف بدون کمترین وسایل موسیقی می‌توانند مردم را ساعت‌ها دور هم جمع کنند. ما ظرفیت‌های فرهنگی زیادی داریم که کارکرد اجتماعی و بارهای ارزشی فرهنگی دارد. امروز نیاز داریم که شادی‌های گروهی را خلق کنیم ودولت اجازه دهد که این ظرفیت‌ها، توسط تشکل‌های غیردولتی در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی فعال شوند. همانطور که مازندرانی‌ها در تهران سال‌هاست که یکسری جشن‌ها مثل جشن سلام که دیدار نوروزی مازندرانی‌های مقیم تهران است را خلق کرده‌اند. اینکه اجازه برگزاری کنسرت خیابانی می‌دهند، یک موفقیت نیست و آنجا که اجازه داده نمی‌شود، ناموفقیت است والا وقتی در حوزه ضوابط قانونی مجوزی صادر می‌شود حق گروه‌هایی است که شعر و آهنگشان دارای مجوز است ولی با این وجود باز هم برایشان محدودیت ایجاد می‌کنیم، سفرها برای شرکت در کنسرت‌هایی که مورد تایید نیست به ترکیه و سایر کشورهای عربی بیشتر می‌شود. فراموش نکنیم که زندگی بدون نشاط و شادابی، زندگی نیست. اسلام هم دین نشاط و شادابی است. جامعه‌ای که در آن نشاط باشد گذشت و مدارا در آن حاکم می‌شود. افسردگی اجتماعی با شرایط اقتصادی و نگرانی نسبت به آینده تاثیر دارد و باید برای این موضوعات برنامه داشته باشیم والا چیزهای دیگر جایگزینش می‌شود. اداره و پوشش ما چندان بانشاط نیست و بدیهی است در چنین شرایطی غم جایگزین شادی و نشاط خواهد شد و جامعه‌ای که غم در آن افزایش پیدا کند مصداق این شعر فردوسی است که «چو شادی بکاهد بکاهد روان؛ خرد گردد اندر میان ناتوان». حتی گاهی من و شما به عنوان یک عضو خانواده در خانواده عامل شادی و نشاط باشیم و منتظر نباشیم که دیگران برای ما نشاط شادی فراهم کنند. مثال واضح آن فیلم هزارپاست که ظاهرا پرفروش‌ترین فیلم بعد از انقلاب شده است و بیش از اینکه محتوای آن مهم باشد فضای کمیک و شاد آن مهم است. ما نباید اجازه دهیم شادی و نشاط با زندگی ما بیگانه باشد که مطمئن باشیم دراین صورت با افزایش خشونت، مصرف موادمخدر و مشروبات الکلی که جایگزین خواهند شد، مواجه خواهیم شد.

سید حسن موسوی چلک؛ رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

منبع: آرمان

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا