ساخت اجتماعی و مددکاری اجتماعی

برگرفته شده از فصل سی و چهارمِ کتاب درمان به روش مددکاری اجتماعی

ساخت اجتماعی و مددکاری اجتماعی: مددکاری اجتماعی، به عنوان یک حرفه میتواند به عنوان یک مجموعه ساختاریافته از فعالیتها در نظر گرفته شود که در مقیاس زمانی و مکانی متغیر است. امروزه مددکاری اجتماعی دارای تشابهاتی با شیوه ارائه و اجرای آن در گذشته است، ضمن اینکه منعکس کننده تغییراتی است که دارای شکل و تراز معین بوده و بیانگر زمان و شرایط فعلی ماست.

ساخت اجتماعی و مددکاری اجتماعی

مددکاری اجتماعی از طریق عملکرد مددکاران اجتماعی آشکار میشود. منظور از مددکاری اجتماعی با ساختار جامعه شناختی این است که جوامع و افراد، از مددکاری اجتماعی برای رسیدن به اهداف خاص استفاده میکنند؛ بنابراین پرسش این است که چرا باید مددکاری اجتماعی و عملکرد و اجرای آن را با ساختار اجتماعی به صورت مطلوب در نظر گرفت؟

با توجه به این که حرفه مددکاری اجتماعی، مجموعه ای از باورها و فعالیتهایی است که به طور پیوسته با شرایط متغیر نسبت به افراد و جوامع در دنیای با سرعت زیاد و پرشتاب روبرو است، این امکان برقراری ارتباط با مراجعان، جوامع و سازمانها در هر سطح از فعالیت مددکاری اجتماعی را میدهد. در واقع مددکاری اجتماعی ما را دعوت به ایجاد و پُر کردن وضعیتهای مفید و مولد میکند. استورچ و شاتر (۲۰۱۳) در واقع این موضع و دیدگاه را به صورت نوعی آداب دانی و نزاکت در نظر گرفته اند.

این موضوع به صورت ظرفیت و توانایی ورود به هر وضعیت جدید و منحصربه فرد در شیوه حرفه ای با طیف وسیعی از پاسخها به شرایط، معماها، احساسات و هیجانات در نظر گرفته میشود. استورچ و شاتر بر اهمیت نسبیت تاکید کرده و پیشنهاد کرده اند که ما باید آماده تعامل با جوامع و مراجعان به طور آینده نگرانه باشیم.

شیوه های مورد استفاده ما در مناطق، زمینه ها و دوره های زمانی مختلف انجام شده و چالش هایی را در خصوص نحوه ارزیابی کارها، آنچه که به طور متفاوت انجام میدهیم و شیوه ایجاد روشهای جدید مددکاری اجتماعی ارائه میدهد. انعطاف پذیری و انطباق پذیری برای رفع بهتر چالشهای زندگی در کنار یکدیگر ارزشهای دیرینه کار اجتماعی بوده است و راههایی برای بیان و انجام این ارزشها در زمینه های در حال تغییر ممکن است یکی از بزرگترین جنبه های آنچه که ما مشتاقانه مددکاری اجتماعی می نامیم، باشد.

در سال ۱۹۵۱، برتا رینولدز در کتاب مددکاری اجتماعی و زندگی اجتماعی: کشفیات در فلسفه و عمل، به این موضوع پرداخت. این کتاب به بررسی اهمیت حفظ توجه و عملکرد مددکاری اجتماعی همراه با بشریت و منافع آن ها پرداخته است. او در کتاب خود فعالیتها و فرآیندهای ضروری برای شیوه مددکاری اجتماعی را به طور مستقیم بررسی کرده و در مقیاس وسیعتر آن را به بشریت و همه افراد نسبت داده است.

در این فصل با عبارت ساختارگرایی اجتماعی برای یافتن مددکاری اجتماعی در شیوه های ایجادکننده معنا از طریق فعالیتهای مشارکتی کار میشود. به کارگیری مددکاری اجتماعی با ساختار اجتماعی میتواند شامل نسخه ای از مددکاری اجتماعی باشد که منطبق با وضعیت اولیه است؛ پایه و اساس این موضوع، ارزش نگرش ساختارگرایانه اجتماعی برای حرفه مددکاری اجتماعی است که به شرایط وابسته است. وضعیت یا تجربه شامل چیزی فراتر از تحریک فکری است و چندین چشم انداز وجود دارند که این موضوع را تایید میکنند.

تمایلات اثبات گرایانه ما به تعریف، درک و پیش بینی رفتارها به حالت تجمعی برای تسلط بر جهان کمک میکند و به جای اینکه به دنبال ایجاد یک پایگاه نظری یا پژوهشی باشیم که در همه زمینه ها قابل تعمیم باشد، یک رویکرد ساختاری اجتماعی در مددکاری اجتماعی بیشتر به مفهوم «انتقال پذیری» همانطور که در تحقیقات کیفی استفاده میشود تاثیرگذار است. توصیف های واضح و غنی از آنچه که افراد انجام میدهند به دیگران این امکان را میدهد تا در مورد آن فعالیتها به طور عمیق مطالعه کنند و سپس تصمیم بگیرند که خودشان شایستگی واردات یا انتقال آن رویه ها را در شرایط خاص دارند یا خیر.

مبانی و اصول ضروری برای انجام مددکاری اجتماعی، ارتباط آنچه که پیشنهاد میشود یا انجام میشود و انسجام منطبق با شرایط و بازیگران مربوط است. این پایه و اساس یک فضای مذاکره و درک است که عمل را تضمین میکند و انعطاف پذیری را در شرایط، زمانها و افراد تضمین میکند تا در لحظه فعلی بتواند چالشها را برآورده سازد. هیچ انتظاری نیست که آنچه امروز موثر است، فردا نیز موثر باشد یا آنچه در شرایط یک مراجع یا فرد موثر است، در شرایط فرد دیگر نیز موثر باشد. تمایل برای دیدن شرایط جدید، به این معنا نیست که همه موقعیتها کاملاً برخلاف سایر موارد باشد. بلکه، هدف این است که میل به استفاده از الگوهای استاندارد یا عمومی در زمینه های مراجع را کاهش داده و مددکار اجتماعی را در وهله اول آماده کرده و در مرحله دوم از الگوها بهره ببرد.

خواننده باید این فصل را به صورت نقاشی تصور کند و ایده هایی را در خصوص ساخت گرایی اجتماعی مطرح کند. این فصل، به بررسی ساخت گرایی اجتماعی یا مددکاری اجتماعی پرداخته و معمولاً در مقیاسهای زمانی مختلف بررسی میشود. به جای بررسی دیدگاههای مربوطه، عناصر کلیدی ساخت اجتماعی براساس مشارکت، فروتنی و موقعیت گرایی در نظر گرفته میشوند. نسبیت بین مددکاران اجتماعی و گروهها در این فصل بسیار مهم است و شیوه انجام فعالیتها توسط مددکاران اجتماعی از این نظر مهم است.


مترجمین کتاب: اسماعیل عباسی؛ دانش آموخته دوره کارشناسی ارشد مددکاری اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبائی _ عضو شورای نویسندگان مددکاری اجتماعی ایرانیان | سجّاد مجیدی پرست؛ کاندیدای دوره دکتری تخصصی مددکاری اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبائی _ عضو شورای نویسندگان مددکاری اجتماعی ایرانیان

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا