سرمایه اجتماعی و امنیت ملی؛ با تأکید بر رویکرد مددکاری اجتماعی

سجاد مجیدی پرستمقدمه: امنیت ملی آرامش و آسودگی خاطری است که هر جامعه موظف است برای اعضای خود ایجاد کند. مسلم است که امنیت ملی هر جامعه یکی از نیازهای اساسی می باشد. امنیت در مفهوم عینی آن اندازه گیری فقدان تهدید علیه ارزش ها است. در مفهوم ذهنی آن فقدان احساس ترس از اینکه چنین ارزش هایی مورد حمله قرار خواهد گرفت؛ از این روی امنیت ملی توانایی جامعه در دفاع از خصوصیات و ویژگی های اساسی خود، در برابر تغییرات و تهدیدات واقعی و احتمالی است (Vrucetic, 2002: 2).

رشد جامعه و خودشکوفایی آن متکی بر سرمایه های انسانی، مادی و اجتماعی شهروندان است و این سرمایه ها جهت رشد و شکوفایی هر چه بیشتر نیازمند امنیت، ایمنی و احساس امنیت می باشند. بی تردید آن گاه که روح و جسم شهروندان یک جامعه در آرامش و آسودگی خاطر باشد، تمامی قوای ذهنی و جسمی آن ها معطوف به خودشکوفایی مادی و معنوی می گردد. بنابراین به میزانی که امنیت در حوزه فردی و اجتماعی قوام یافته و استقرار می یابد، به همان میزان شادابی، سرزندگی و پویایی در افراد و گروه های اجتماعی تبلور یافته و احساس امنیت جلوه گر می شود.

امروزه صرف نظر از ویژگی ها و مختصات مختلف کشورهای در حال توسعه که خود موجد اهداف خاصی برای هر یک از آنهاست، برخی اهداف در تمامی کشورها باید به طور یکسان مطرح بوده و جوامع بیشترین توان خود را در جهت تحقق آن ها بکار می برند. یکی از آن ها وجود امنیت در ابعاد مختلف آن است. چرا که این امر پیش نیاز هرگونه توسعه در زمینه های گوناگون سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و علمی بوده و تمامی کشورها در راستای رسیدن به این آرمان فعالیت می کنند. بنابراین اگر امنیت در جامعه به صورتی باشد که انسان ها نتوانند آینده روشنی را برای خویش ترسیم کنند، امکان رشد و توسعه در آن وجود نخواهد داشت؛ همچنین عدم توانایی افراد در ترسیم آینده خود، اعتماد به نفس اعضای جامعه را نیز به عنوان عنصری فعال از میان برده و آن ها را تبدیل به مهره هایی بدون اراده و اختیار خواهد کرد که با کوچکترین مساله ای مقهور افکار و اندیشه هایی می گردند که خود در ایجاد آن نقشی نداشته و جامعه دستخوش بحران هایی می شود که رهایی از آن ها امری بسیار دشوار و در مواردی غیرممکن خواهد بود. با توجه به سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ امروزه تامین و توسعه امنیت پایدار و کسب قدرت برتر مبتنی بر منابع قدرت نرم است. اقتصاد برتر، فناوری و دانایی، منابع انسانی برتر، سرمایه اجتماعی، پیوستگی مردم و حاکمیت، مهم ترین منابع قدرت و امنیت تلقی می شوند(سند چشم انداز:۱۳۸۳). از این روی به منظور افزایش احساس امنیت باید از سیاست های امنیتی معطوف به رویکردهای نرم و ایجابی و از جمله افزایش سرمایه اجتماعی در سطح ملی استفاده نمود.

سرمایه اجتماعی خاصیت و ویژگی ساختار اجتماعی است که به افراد یاری می رساند تا بر مشکلاتی که به صورت جمعی با آن ها مواجه هستند فائق آیند. مفهوم سرمایه اجتماعی اگرچه پیشینه ای به قدمت جامعه شناسی کلاسیک در اروپا دارد؛ اما مفهومی است که معنا و مفهوم بسیط خود را در دوران معاصر با مطرح شدن مباحثی چون: جامعه مدنی، توسعه، مشارکت همگانی و نهادهای مدنی به دست آورده است. اگرچه این مباحث چندی است در جامعه ما به صورت نظری از سوی صاحب نظران و اندیشمندان مطرح شده است؛ اما به کارگیری سرمایه اجتماعی در حوزه های امنیتی و چگونگی تاثیر گذاری بر افزایش امنیت ملی چندان مورد بحث قرار نگرفته است.

اهمیت و ضرورت پژوهش

در سال های اخیر مفهوم سرمایه اجتماعی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران در حوزه های مختلف علوم اجتماعی قرار گرفته و مطالعات وسیعی بوسیله جامعه شناسان، اقتصاددانان، متخصصان علوم سیاسی و سیاست گذاری در این ارتباط انجام گرفته است. بسیاری از متخصصان سرمایه اجتماعی را ماده خام جامعه مدنی دانسته اند. این سرمایه از تعامل های هر روزه بین افراد به وجود می آید و این سرمایه، به تنهایی در فرد یا ساختار اجتماعی نهفته نیست، بلکه در فضای تعامل های بین افراد وجود دارد. مایملک سازمان، بازار و یا دولت نیست، هرچند که همه آن ها در تولید آن سهیم هستند (Bullen & onyx, 1998).

از این روی می توان به طرح بحث سرمایه اجتماعی با تصحیح دیدگاه ما نسبت به مباحث امنیتی، چشم اندازهای جدیدی در عرصه نیروهای نظامی و امنیتی ایجاد نماییم به طوری که باعث می گردد که دیگر ما به صورت تک بخش به پدیده امنیت نگاه نکنیم، بلکه آن را در ابعاد مختلف آن، به خصوص در قالب انباشت سرمایه اجتماعی مثبت در جامعه در نظر بگیریم و بر این نکته اطمینان داشته باشیم که تغییر و دگرگونی در میزان سرمایه اجتماعی نشانگر علائم بیماری یا سلامت جامعه است و جوامعی که میزان سرمایه اجتماعی آنها به هر دلیلی کاهش یابد، گسیختگی ها و شکاف های ژرفی در میان گروه های اجتماعی آن پدیدار می گردد و باعث می گردد که «ضربه گیر های اجتماعی» آن که شامل: شبکه های رسمی و غیررسمی سازمان ها و هنجارهای اجتماعی مربوط به مشارکت نیروی کار و دستیابی به آموزش می باشد (Wilson, 1987; Anderson, 1990)، به صورت صحیح عمل نکرده و جامعه را با بحران های گوناگونی روبرو سازد.

همچنین باید در نظر داشت که علاوه بر دیدگاه امنیتی، از دیدگاه اجتماعی نیز می توان برای طرح بحث سرمایه اجتماعی ضرورت هایی را برشمرد. یکی از جدی ترین مباحث، بحث مشکلات اجتماعی است. گرچه درباره رابطه سرمایه اجتماعی و مشکلات اجتماعی تحقیق جدی صورت نگرفته است اما از مهمترین نکات مطرح شده در باب سرمایه اجتماعی، تاثیر آن بر مشکلات اجتماعی و بالتبع آن مشکلات در حوزه امنیت داخلی و ملی خواهد بود. فوکویاما (۱۹۹۷) به ارتباط سرمایه اجتماعی و مشکلات اجتماعی اشاره ای مستقیم دارد و یکی از راه های اندازه گیری سرمایه اجتماعی را استفاده از آمارهای انحرافات اجتماعی از قبیل آمار جرائم، آمار طلاق و مصرف مواد مخدر، آمار طرح دعاوی در محاکم، خودکشی یا جرائم اقتصادی مانند میزان فرار از پرداخت مالیات و سایر مشکلات اجتماعی می داند(فوکویاما، ۱۳۷۹: ۱۹). براساس این دیدگاه، مشکلات اجتماعی نشانه ای از نبود سرمایه اجتماعی است و معنی ضمنی افزایشی آن ها، کم شدن آن نوع از روابط و مناسبات اجتماعی است که ذخیره و سرمایه اجتماعی محسوب می شوند، سرمایه ای که اگر وجود می داشت یا میزان آن به حد مطلوبی در جامعه جریان داشت قادر بود کنش ها را در زندگی اجتماعی بارور، مستعد و توانا سازد. در هر حال باید در نظر داشت از آنجا که سرمایه اجتماعی با مسائلی از قبیل: میزان جرم و جنایت، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، خودکشی و نظایر آن رابطه دارد؛ لذا با مطالعه علمی و شناخت دقیق سرمایه اجتماعی در میان اقشار مختلف جامعه می توان از این مفهوم در تحلیل مسائل اجتماعی _ فرهنگی به عنوان متغیر پیش بینی کننده بهره گرفت.

نویسنده: سجّاد مجیدی پرست | دانشجوی دکترای مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی | مدیر پژوهش کلینیک مددکاری اجتماعی هانا

پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران

منابع

  1. سند چشم انداز ۱۴۰۴ ه. ش جمهوری اسلامی ایران (۱۳۸۳). تهران: سازمان مدیریت و برنامه ریزی.
  2. فوکویاما، فرانسیس (۱۳۷۹). پایان نظم: بررسی سرمایه اجتماعی و حفظ آن. ترجمه غلامعباس توسلی، چاپ اول، تهران: جامعه ایرانیان.
  3. Bullen, p, Onyx, J (1998) Measuring social capital in five communities in NSW. Sydney: University of Technology and Management Alternatives.
  4. Vrucetic, Srdjan (2002). Traditional versus Societal Security and the Role of Securitization, Free university if Berlin and York university.
  5. Wilson, K. Ruch, G. Lymbery, M. Cooper, A. (2008). Social Work, Harlow, UK, Longman, Pearson.

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا