سلامت اجتماعی با نادیده‌گرفتن آسیب‌های اجتماعی حاصل نخواهد شد

روسپیگریبیشتر افراد مراجعه‌کننده به زنان خیابانی، مردان متاهل هستند.

به گزارش وبسایت مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵ به نقل از روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان، همواره رسم بر این بوده که وقتی خبری با حاشیه‌های تابووار ملحق به آن، از سوی فردی صاحب‌نظر در جامعه مطرح می‌شود، واکنش‌هایی را هم به همراه داشته باشد؛ پس از سخنان معاون آموزشی وزرات بهداست مبنی بر پذیرش زنان روسپی به عنوان یک آسیب، بسیاری از افراد فعال درسازمان های مردم نهاد و مراکز خصوصی از این موضع، استقبال کردند اما قضیه به این‌جا ختم نشد و با این‌که هنوز هیچ اتفاقی از سوی وزارت بهداشت در این رابطه به وقوع نپیوسته، عده‌ای به مخالفت با همان مسئله – در حد حرف مانده – برآمدند.
هفته گذشته «کبری خزعلی» که ریاست شورای فرهنگی اجتماعی زنان را برعهده دارد در نشست کمیته سلامت شورای فرهنگی اجتماعی زنان، گفت: «در شرایطی که ۱۱ میلیون مجرد در سن ازدواج و ۵ میلیون نفر افراد طلاق گرفته در کشور داریم، به جای برخورد با زنان خیابانی و مجازات آن‌ها، پروژه هم‌باشی و ازدواج به اصطلاح «سفید» در حال ترویج است، زیرا قرار است ایران با انقلاب جنسی دچار فروپاشی شود.»

او، با پیش‌بینی این فروپاشی، گفته «آن‌ها(دشمنان) فساد ضربدری بین افراد متاهل را ترویج می‌کنند و وزارت بهداشت پایگاه این نفوذ دشمن شده است، به طوری که مدیریت میانی در وزارت بهداشت در حال جهت دادن به این پروژه است.»

اما نحوه مواجه با زنان خیابانی، و به طور کلی نحوه مواجه با آسیب در جهت رفع آن باید به چه شکلی صورت بگیرد؟ به نظر می‌رسد برخوردهای سلبی با آسیب‌های متوجه زنان آن هم از سوی هم‌جنس‌های ایشان در دستگاه‌های اجرایی، چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ از نگاه جامعه شناسان، «اگر آسیب‌های اجتماعی به حاشیه رانده شوند و ما چشممان را بر آن‌ها ببندیم، نه تنها از حرکت نمی‌ایستند که رشد خزنده‌‌ای پیدا می‌کنند» و چه بسا پس از این‌که زمانی از نبودشان گذشت – و حذف‌کنندگان هم در این زمان خوشحال باشند که چون «نیست»، وجود ندارد- این‌بار به صورت غولی بی شاخ و دُم به سراغ اجتماع بیاید و در کوچه و پس‌کوچه‌ها جولانی وحشتناک‌تر از آن‌ دهد که هم‌اینک وجود دارد.

نحوه مواجه با زنان خیابانی، نادیده‌گرفتن آن‌ها نیست

زهرا نژادبهرام، فعال حقوق زنان، در گفت وگو با «امید ایرانیان» فارغ از موضع‌گیری‌های مسئولان در مورد زنان خیابانی و نحوه مواجه آن‌ها با مسئله، به شخصه، معتقد است که «می‌بایست نسبت به آسیب‌های اجتماعی واکنشی منطقی داشته باشیم؛ هر نوع آسیبی که در جامعه ما وجود دارد، اگر قرار است با پاک‌کردن به حاشیه رانده شوند و ما چشممان را ببنیدم که آن‌ها را نبینیم، نمی‌تواند با ادبیات زندگی جمعی و انسانی ما همخوانی داشته باشد به این دلیل که آسیب‌ها مسیر خود را طی می‌کنند و چون ما می‌خواهیم آن‌ها را نبینیم رشد خزنده‌‌ای پیدا می‌کنند که ما نه راهکاری برای مهار آن‌ها داریم و نه راهکاری برای پیشگیری.»

او معتقد است:امروزه برای برخورد با همه آسیب‌ها باید با دقت نظر بیشتر و الزام بیشتر از سوی نهادهای اجرایی و برنامه‌ریز سیاستگذار، حرکت کرد.

نژادبهرام، برای نمونه بیماری ایدز را مثال می‌زند و می‌گوید: زمانی با ایدز، در حد یک تابو برخورد می‌شد اما امروز تلویزیون ما چند برنامه و سریال مشخص حتی در مورد ایدز پخش می‌کند؛ این‌که چگونه با ایدز برخورد شود؛ چگونه از آن پیشگیری کنیم و این‌که چه دقت‌هایی را در این زمینه باید انجام داد؟

در کنار ایدز، بحث اعتیاد هم مطرح می‌شود؛ این فعال حقوق زنان، می‌گوید: زمانی می‌گفتند که تمامی معتادها مجرم هستند و اکنون از معتاد با عنوان بیمار یاد می‌شود. این نحوه برخورد ما با آسیب‌های اجتماعی است و کسی نمی‌توند منکر آن شود؛ در حال حاضر برای معتادها کلینیک‌های درمان ایجاد شده است.

او این سوال را مطرح می‌کند که « آیا اعمالی مانند توزیع سرنگ به معتادان به معنای ترویج آسیب اجتماعی است؟ و توضیح می‌دهد که این‌گونه نیست بلکه با این کار از نشر و انتقال آسیب‌ها جلوگیری می‌شود و در عین حال راه‌های پیشگیری از آن را از طریق قوانین تنبیهی، تشویق، اطلاع رسانی و… در جامعه آموزش می‌دهیم.

زنانی که از راه سالم درآمد داشته باشند، به خیابان کشیده نمی‌شوند

در همین راستا، موضوع زنان خیابانی هم مطرح می‌شود که به عنوان آسیب اجتماعی جدی در جامعه ما مطرح می‌شود؛ نژادبهرام، با بیان این‌که ما باید نسبت به موضوع زنان خیابانی حساس باشیم؛ این‌سوال را مطرح می‌کند که «آیا می توانیم همه این زنان را در زندان‌ها بیاندازیم؟ آیا آن‌ها تا آخر عمرشان می‌توانند درزندان بمانند؟ آیا می‌توانیم همه را از بین ببریم؟»

او معتقد است که «باید با آموزش، اطلاع‌رسانی، تربیت دینی و اجتماعی از رشد آسیب‌های اجتماعی جلوگیری کرد؛ اگر فقر باعث این قضیه می‌شود باید با حمایت‌های اقتصادی مانع شد؛ چرا ما دم از اشتغال می‌زنیم؟ مسئله ریشه‌کردن فقر است. در حال حاضر فقر زنانه شده است و اعتقاد ما بر این است که اگرزنان از راه سالم، پول دربیاورند، احتیاجی ندارند که در این ورطه‌ها بیافتند.»

این فعال حقوق زنان، با دروغ محض‌خواندن نبود چنین افرادی در جامعه توضیح می‌دهد که «با دروغ‌گفتن به خود و پاک‌کرن صورت‌مسئله، این آسیب متوقف نمی‌شود و این آسیب همچنان وجود خواهد داشت و این نادیده‌گرفتن، منشاء بروز آسیب‌های جدی‌تر و بیماری‌های دیگری به جامعه خواهد شد و خانواده را تحت فشار قرار می‌دهد.»

خانوادگی شدن بحران

از سوی دیگر باید بیماری‌های احتمالی را که در جسم این زنان در اثر نوع روابطشان به وجود آمده، مدیریت کرد و این مدیریت با تحت نظرقراردادن آن‌ها میسر می‌شود. در کنار آن باید کلینیک‌های روانشناسی و مشاورینی قرار داده شود که با ریشه‌یابی مشکل به حل آن نزدیک شویم. او در توضیح نحوه برخورد با آسیب می‌گوید: هم خود آسیب را باید مدیریت کرد، تحت نظر و کنترل داشت؛ هم پیشگیری کرد از رفتن جامعه به سمت آسیب و هم مانع انتشار آسیب شد.

نژادبهرام توضیح می‌دهد که بیشتر افراد مراجعه‌کننده به زنان خیابانی، مردان متاهل هستند و از طریق نشر بیماری‌های متعددی که به دلیل این نوع روابط به وجود می‌آید، خانواده را هم دچار چالش می‌کنند و این‌جا ما با بحران عظیمی به نام نشر بیماری‌های سرایتی به خانواده، هستیم؛ بنابراین، یک موضوع کوچک آسیب اجتماعی تبدیل به بحرانی عظیم در خانواده می‌شد.

مسئله‌ای فراگیر

اما مسئله زنان خیابانی گریبانگیر هر دولت اصولگرا و اصلاح‌طلب یا اعتدالی و اصولگرایی خواهد بود و به عقیده نژادبهرام، این بحران اجتماعی است که در جامعه ما باید حل شود.

در کنار حل این بحران، نباید از دید مردم نسبت به این زنان غافل شد؛ اکثر مردم دید خوبی به زنان خیابانی ندارند؛ در حالی که به گفته کارشناسان، بسیاری ازاین افراد احتیاج به مشاوره‌های اجتماعی، فرهنگی و روحی دارند و علاقه‌مند به بازگشت به جامعه هستند.

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا