ضرورت همکاری تمام سازمان‌ها و ارگان‌ها در مسیر مقابله با آسیبهای اجتماعی

IMG14064534دیروز وزیر کشور در مجلس، گزارشی تکان‌دهنده از وضعیت آسیب‌های اجتماعی در شهرهای بزرگ کشور و به خصوص تهران ارایه کرد. گزارشی که در نخستین گام، هر شنونده‌ای را با یک سوال مهم روبه‌رو می‌کند.

به گزارش وبسایت تخصصی مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵ به نقل از روزنامه اعتماد، اینکه واقعا راهکار کاهش این همه آسیب و بزهکاری اجتماعی در شهرهای بزرگ کشور چیست؟ در جامعه‌شناسی ما به فرضیه‌ای به نام فرضیه «میدان نیرو» رسیده‌ایم که می‌تواند هر واقعه و رخداد اجتماعی را تفسیرکند. بر اساس نظریه‌های بسیاری از فلاسفه از جمله ارسطو، نیوتن، اینشتین و… انواع آسیب‌های اجتماعی ناشی از یکسری از عوامل وابسته است.

بر اساس نظریه‌ای که ما ترسیم کرده‌ایم، هر آسیب اجتماعی ناشی از علل مختلفی مانند خانواده، محل زندگی، فقر، دوستان ناباب، ساختارهای نامناسب اجتماعی، قوانین تبعیض‌آمیز، کم‌رنگ شدن اخلاقیات، بیکاری، معظلات مختلف اقتصادی، ناتوانی برای ازدواج کردن و ده‌ها عامل دیگر است که به آنها در اصطلاح، نیروهای برانگیزنده می‌گویند. در مقابل این نیروها، عواملی چون اعدام، زندان، سفارش‌ها و توصیه‌های اخلاقی و… وجود دارد که به نام نیروهای «بازدارنده» معروف است. این عوامل که معمولا تعدادشان کمتر از عوامل برانگیزنده است، در واقع همان‌طور که از نام آنها پیداست، عواملی هستند که می‌توانند باعث کاهش جرایم و آسیب‌های اجتماعی شود.

برای بررسی وقوع یک رخداد و عواملی که در آن دخیل هستند باید تمام این عوامل را بررسی کرد. تا وقتی‌که این عوامل و ریشه‌های آن به صورت علمی و اساسی بررسی نشود، نمی‌توان راهکار درستی برای آن پیشنهاد کرد. به عنوان مثال یکی از عوامل جرم‌خیز بودن یک شهر یا یک منطقه، مهاجرت است. اصولا محیط‌ها و مناطق مهاجرپذیر مانند راه‌آهن، شوش، خاک سفید و فرحزاد و در آینده پرند… جرم‌خیز هستند. همان‌طور که شادی و کمبود آن جرم‌زاست. وقتی به تمام این عوامل نگاهی جامع می‌کنیم، درمی‌یابیم که حل چنین مسائلی، کار یک سازمان و وزارتخانه نیست.

در مورد آسیب‌های اجتماعی باید تمام سازمان‌ها و ارگان‌های مرتبط باید دست به دست هم بدهند و فارغ از بروکراسی‌های اداری و جناح‌بندی‌های سیاسی، برای کاهش – و نه حل کامل – این آسیب‌های اجتماعی هم‌قسم شوند. تا وقتی‌که مشکل بیکاری حل نشود میزان وقوع جرایم نیز همچنان با شدت افزایش پیدا می‌کند. تا وقتی که جوان ما در این شهر رنگارنگ نتواند ازدواج کند و تا وقتی‌که حاشیه‌نشینی وجود دارد نمی‌توان انتظار کنترل یا کاهش آسیب‌های اجتماعی را داشت. در این میان برخی از مسوولان و کارشناسان معتقدند که باید قوانین و مصوبات خاصی برای کاهش آسیب‌های اجتماعی و تعامل بین سازمان‌ها به مجلس ارایه شود. ولی به نظر من این مساله به هیچ عنوان راهکار حل این معضل نیست.

واقعیت این است که ما به اندازه کافی قوانین و مصوبات در مورد آسیب‌های اجتماعی و نحوه مقابله با آنها داریم. مشکل در نحوه اجرا و عملکرد این قوانین از سوی سازمان‌های متولی است. در حقیقت به همان دلایلی که توفیقی در مقابله با بدحجابی، اعتیاد، و… نداشته‌ایم، به همان دلایل و با شرایط کنونی، باز هم نمی‌توانیم در مواجهه با آسیب‌های اجتماعی هم موفق باشیم. ما حتی در برخورد با پدیده قلیان‌کشی جوانان و جمع‌آوری قلیان‌ها نیز شکست خورده‌ایم، پس چگونه می‌خواهیم با کل آسیب‌های اجتماعی مقابله کنیم؟ به همین دلیل براین باورم که آسیب‌های اجتماعی پارامتری نیست که بتوان با فرمول‌های روی کاغذ قابل حل باشد، بلکه باید به معنای واقعی عزمی ملی در کار باشد تا بتوان به «کاهش» آن امیدوار بود چرا که اصولا نمی‌توان آسیب‌های اجتماعی را از بین برد بلکه باید تلاش کرد تا آن را کاهش داد. بنابراین معتقدم که وزیر کشور و سایر مسوولان با این روش‌ها نمی‌توانند گره کور آسیب‌های اجتماعی را باز کنند.

امان الله قرایی مقدم | جامعه شناس

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا