مطالبه گری یک مهارت است و نیاز به آموزش و یادگیری دارد

مطالبه گری یک مهارت است: باید قبول داشت که وظیفه حاکمان یک جامعه فراهم نمودن زمینه های ایجاد رفاه اجتماعی، عدالت اجتماعی، امنیت و آسایش برای آحاد جامعه است.

در نگاهی به وضعیت کشورهای توسعه یافته شاهد آن هستیم آنچه که توانسته تأثیر زیادی در رشد و توسعه این کشورها داشته، ارتقاء سطح آگاهی منطقی شهروندان از حقوق قانونی خویش و آشنا به مقوله مطالبه گری است.

ما در حوزه مددکاری اجتماعی اگر یک مددکار جامع نگر باشیم یا روش ما در انجام کار مددکاری، مددکاری جامعه ای باشد میتوانیم سهم عمده ای در تقویت روحیه مطالبه گری در خود، مددجویان و شهروندان جامعه داشته باشیم.

متأسفانه امروزه جامعه به سمتی حرکت میکند که شهروندان نسبت به بسیاری از تبعیض ها، تخلفات، حق کشی ها و گسترش آسیب های اجتماعی در درون جامعه سکوت اختیار میکنند یا همواره خنثی هستند یا نهایتاً اعتراض یا شکوائیه خود را در نهان آن هم به شیوه غر زدن اعلام میکنند و این خطر بزرگی است که مسؤلیت پذیری، نوع دوستی و مشارکت اجتماعی را در جامعه تهدید میکند.

در دیدگاه روان شناختی در مقابل شهروند، انسان ساکن یا خنثی داریم و انسان ساکن کسی است که هیچگونه فعالیت مسؤلانه همراه با تعهد را تدارد و این موضوعی است که بارها از سوی متفکرین و صاحبنظران بیان شده است که ما در حوزه های مختلف ازجمله اجتماعی، مدیریتی و… به دنبال متخصصین متعهد می باشیم و متعهد یعنی مطالبه گر.

در حوزه مددکاری اجتماعی و ارائه خدمات مددکاری به جامعه هدف شرط لازم داشتن تخصص در این حوزه است اما باید قبول داشت اگر به دنبال اهداف بالا دست این حرفه کاربردی در سطح جامعه می باشیم تخصص شرط لازم است اما شرط کافی نیست و شرط کافی تخصص همراه با تعهد است.

یک مددکار اجتماعی زمانی می تواند یک مددکار فعال و پویا باشد که دغدغه داشته باشد آنهم از نوع اجتماعی آن.

دغدغه های یک مددکار اجتماعی در حوزه های مختلف به ویژه در حوزه  پیشگیری از گسترش آسیب های اجتماعی یا تلاش در راستای فراهم نمودن زمینه رفاه اجتماعی و عدالت اجتماعی  و پیگیری و بیان این مطالبات است که از یک مددکار ساکن مددکاری پویا فعال و مطالبه گر می سازد.

باید قبول داشت که در حوزه مسائل اجتماعی در جامعه کنونی بنا به دلایلی از جمله عدم مطالبه گری اجتماعی، توفیقات خوبی را نداشته ایم، اگر امروز ما مددکاری در ایران نگران ناشناخته بودن حرفه خود در سطح جامعه هستیم باید تلنگری به خود بزنیم که به عنوان یک مددکار اجتماعی تعلیم یافته حداقل در حوزه تخصص خود به چه میزان مطالبه گری اجتماعی داشته ایم؟

مددکاران اجتماعی هم در شعار و هم در عمل به دنبال استقرار عدالت اجتماعی و رفع تبعیض های ناجوانمردانه در سطح چوامع بشری بوده و هستند اما آیا از خود پرسیده ایم که راههای اجرایی فراهم نمودن عدالت اجتماعی کدام روشهاست؟ باید به وضوح گفت که یکی که از مهمترین جریاناتی که میتواند به مدد ما در رسیدن به اهداف متعالی این حرفه کاربردی در سطح جامعه بیاید تقویت روحیه مطالبه گری اجتماعی است .

مطالبه گری اجتماعی را باید پشتوانه عدالت اجتماعی دانست البته باید مدنظر داشت که مطالبه گری یک مهارت است و نیاز به آموزش و یادگیری دارد.

بعضی از روشهای مطالبه گری را می توان ۱- تقویت مهارت ابراز وجود در بین شهروندان ۲- آشنایی بیشتر شهروندان با قوانین به ویژه قانون اساسی و آگاهی از حقوق قانونی خود ۳- همگرائی شهروندان با نخبگان اجتماعی ۴- تقویت روحیه پیگیری نمودن در چهار چوب قانون ۵- تقویت روحیه  صبر واستقامت و…. دانست.

ما به عنوان یک مددکار اجتماعی تعلیم یافته وظیفه داریم تا ضمن تقویت روحیه مطالبه گری اجتماعی در درون خود از مددجویان و شهروندان نیز انسانهایی مطالبه گر بسازیم .گرچه قبول داریم این مسئله مستلزم فرهنگ سازی  و آموزش طولانی مدت و دقیق توسط نهاد خانواده، مدارس، سازمانهای مردم نهاد و فرهنگی در سطح جامعه است تا شهروندان بیاموزند که در چهار چوب قانون، اخلاق و عقلانیت می توانند انسانهایی مطالبه گر باشند.

رضا استاجی
مسؤل انجمن مددکاری شعبه استان خراسان شمالی

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا