توانمندسازی زنان سرپرست خانوار

نویسنده: زهرا بیگدلو؛ کارشناس مددکاری اجتماعی مرکز روانشناسی تبسم

توسعه­ یافتگی هدفی است که هر کشوری برای رسیدن به آن تلاش می­کند و ارزش­های اساسی توسعه پایدار را می­ بایست در ارتقای کیفیت زندگی یعنی توانمندسازی زنان و مردان جستجو کرد. از مواردی که توسعه­ یافتگی را تحت تاثیر قرار می­ دهد امکان دسترسی زنان مانند مردان به فرصت­های برابر، کسب امنیت اقتصادی و رفع فقر از آن­هاست و این مسئله برای زنان سرپرست خانوار محسوس ­تر است (فروزان و همکار، ۱۳۸۲: ۳۵).

جامعه ایران حدود ۱۰۰ سال است که در معرض تغییرات اجتماعی و اقتصادی قرار گرفته است و یکی از نشانه­ های این تغییرات افزایش آمار زنان سرپرست خانوار می ­باشد. زنانی که به گواهی آمار جزء فقیرترین فقرا می­ باشند و این باعث آسیب­ پذیر بودن خانواده­ هایی می­ شود که زن در آن خانواده­ ها سرپرست خانوار است (فیروزآبادی و همکار، ۱۳۹۶: ۲۷). از سوی دیگر مطالعات آماری نشان می­ دهد افزایش چشمگیری در تعداد خانواده­ هایی که توسط زنان اداره می­ شوند بوجود آمده است. سرشماری­ ها در سال­های ۱۳۶۵، ۱۳۷۵و ۱۳۸۵ بیانگر این است که آمار زنان سرپرست خانوار در ایران ۹۸/۴ برابر شده است (سالنامه آمار کشور، ۱۳۸۵: ۱۲۷). همچنین سازمان ثبت احوال اعلام کرد که ۲/۱۲ درصد ازدواج زنان از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۷ منجر به طلاق شده است و  ۳/۱ درصد در همان سال با فاصله کمتر از یک­سال به طلاق انجامیده است،  ۸/۲ درصد از این ازدواج­ها بعد از یک سال به طلاق منجر شده، ۲/۲ درصد دو سال بعد و ۸/۱ پس از گذشت سه سال و ۵/۱ درصد پس از چهارسال، ۳/۱ پس از پنج سال و ۱/۱ نیز پس از شش سال زندگی مشترک به طلاق انجامیده است (سایت ثبت احوال جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۹۸) .

تأکید بر اینکه زنان ۶۰ تا ۷۰ درصد از فقرای جهان را تشکیل می­ دهند و احتمال فقر در میان زنان افزایش یافته است به تدریج توجه سیاستگذاران و برنامه­ ریزان کشورهای در حال توسعه را به موضوع توانمندسازی زنان سرپرست خانوار جلب نموده است (سازمان ملل متحد، ۱۹۹۶: ۶).

زنان سرپرست خانوار زنانی هستند که عهده دار تأمین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانواده ی خود هستند (سازمان بهزیستی،۱۳۸۰). زنان سرپرست خانوار از همان لحظه که همسر خود را از دست می­ دهند مجبور به ایفای نقش ­های چندگانه در خانواده می­ شوند که این نقش­ها در تعارض با یکدیگر قرار دارند. ایشان علاوه بر نقش مادری باید نقش تأمین­ کننده خانوار را ایفاء کنند و به دلیل نداشتن مشاغل با منزلت مجبور به اشتغال در کارهای حاشیه­ ای و نیمه وقت و کم ­درآمد می­ گردند. میزان اشتغال در جمعیت از نظر اقتصادی فعال برای زنان سرپرست خانوار شهری و روستایی به ترتیب ۹۶ درصد و ۴/۹۷ درصد است این میزان برای کل زنان کشور ۱/۸ درصد شهری و ۷/۱۰ درصد روستایی است که بالاترین نرخ اشتغال زنان سرپرست خانوار نسبت به کل زنان در کشور را نشان می­دهد که این بدلیل شرایط زندگی خاص و ضرورت پاسخگویی به نیازهای اعضای خانوار می­باشد. البته اکثر این مشاغل موقتی و بدون پشتوانه بیمه­ ای و به صورت غیر­رسمی هستند (مرکز آمار ایران، ۱۳۸۵).

توانمندسازی فرآیندی است که طی آن زنان فقیر قادر می­ شوند اتکاء به نفس خود را افزایش دهند و حق مستقل برای انتخاب کسب کنند، خود را سازماندهی کنند و منابعی را کنترل نمایند. این مجموعه به آن­ها برای کاهش فقر، حذف فرودستی و تحولات نهادی کمک خواهد کرد. این چنین فرآیندی زنان فقیر را قادر می­ سازد که خودمختاری، کنترل و اعتماد به نفس کسب کنند و با احساس قدرت فردی و جمعی در کنار گروهی از زنان و مردان برای تفوق بر شرایط اجتماعی مسلط و تبعیض گرا اقدام کنند (Malhotra,2002:7).

تشکیلات مردمی و نفوذ در ساختار دولت­ها از دیگر راه­های کاهش فقر و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار است. حمایت از  سازمان­های غیردولتی و مردم­ نهاد یکی از چشم ­اندازهای برنامه­ های توسعه است که به افزایش آگاهی زنان سرپرست خانوار منجر می­ شود و اعتماد زنان به توانمندی­ هایشان را بالا می­ برد. در برنامه چهارم توسعه با اختصاص موادی به رشد نهادهای مدنی و تشکل­های زنان سعی در افزایش فعالیت­های مدنی زنان و پیگیری مطالبات آن­ها دارد (زارعان و همکاران، ۱۳۹۷: ۳۱۹).

با توجه به اینکه یکی از حرفه­ های یاورانه، حرفه مددکار اجتماعی است که با تکیه برنظریه­ های مددکاری­ اجتماعی، علوم اجتماعی، علوم­ انسانی و دانش ­بومی انسان­ها و ساختارها را برای مواجهه با چالش­های زندگی و ارتقاء رفاه و بهزیستی درگیر می­ کند. مددکاران اجتماعی با تکیه بر دانش و تجربه خود می­توانند در توانمندسازی زنان سرپرست خانوار نقش موثری ایفاء کنند.  توانمندسازی فرآیندی است که افراد جامعه از راه آن، از نیازها و خواسته ­های خود آگاه شده، نوعی اعتماد به نفس و خوداتکایی را برای برطرف کردن آن نیازها بدست می­ آورند و براساس آن از توانایی لازم برای تحقق هدف­های خود برخوردار می شوند (شادی­طلب، ۱۳۸۱). فیترمن از جمله کسانی است که در زمینه توانمندسازی نظریه ­ای ارائه داده است. نامبرده در مطالعات خود پنج سطح برای مدل ارزشیاب توانمندساز معرفی کرده است که عبارت از آموزش، تسهیلگری، حمایت، آشکارسازی و آزاد سازی است.

  • آموزش: مقوله آموزش، نحوه بروز توانمندی های افراد است؛ به نوعی که خود ضمن مشارکت در طرح ها و برنامه ها، خود طراح و اجرا کننده باشد.
  • تسهیلگری: در این مدل تلاش می شود به بازیگران کمک شود تا خود یک طرح را پیاده کنند.
  • حمایت: در حمایت، بر دفاع از مردم در پیاده کردن طرح های توسعه ای تأکید می شود. به همین جهت مربیان برای دستیابی به اهداف و پیشرفت، به مردم اعتماد به نفس می دهند.
  • آشکارسازی: در این مدل ارزشیاب، توانمندساز تجربیات خود را در اختیار مردم قرار می دهد و به مردم جهت می دهد تا بتوانند مسائل را ببیند و طرح کنند و خودشان آن را اجرا کنند.
  • آزاد سازی: در این مدل ارزشیاب توانمندساز (آموزش دهنده)، بروز دهنده استعدادهای مردم است و به نوعی، زمینه بروز استعدادهای مردم را برای تصمیم گیری فراهم می کند تا چگونگی استفاده از امکانات و منابع، یافتن راه های مفید برای مشارکت و فرصت های جدید تلاش کنند (شیدایی، ۱۳۸۸)

توانمندسازی فرآیندی است که طی آن افراد از نیازها و خواسته های درونی خود آگاه می شوند، جرأت دستیابی به هدف را در خود تقویت می کنند و از توانایی لازم برای عملی ساختن خواسته های خود برخوردار می شوند. با نگاهی به وضعیت موجود زنان سرپرست خانوار، علاوه بر افزایش کمّی این قشر از جامعه، نیازهای آن ها و به تبع آن مشکلات و آسیب های اجتماعی شان رو به گسترش و پیچیدگی است و از طرفی منابع و ظرفیت های نهادهای دولتی ذی ربط، به تناسب آن توسعه پیدا نمی کند، از این روی ضرورت توجه به منابع انسانی جامعه و پتانسیل های آنها برای مشارکت و همراهی در برنامه ریزی ها و اقدامات لازم بیش از پیش مشهود می گردد. در زمینه توانمندسازی پنج سطح برای مدل ارزشیاب توانمندساز شامل آموزش، تسهیلگری، حمایت، آشکارسازی و آزاد سازی در نظر گرفته شده است که این سطوح در شرکت های تعاونی قابلیت اجرا دارند.

منابع

  • زارعان، منصوره؛ زارعی، معصومه؛ هنردوست، عطیه (۱۳۹۷). توانمندسازی زنان سرپرست خانوار با تأکید بر برنامه ­های چهارم، پنجم و ششم توسعه جمهوری اسلامی ایران. زن در توسعه و سیاست، دوره ۱۶، شماره ۲.
  • شادی­ طلب، ژاله؛ گرایی­ نژاد، علیرضا (۱۳۸۳). فقر زنان سرپرست خانوار. پژوهش زنان، دوره ۱، شماره ۵، بهار.
  • شیدایی آشتیانی، کاظم (۱۳۸۸). تأثیر توانمندسازی بر توسعه اجتماعی. اداره کل برنامه ریزی و فناوری اطلاعات، گروه برنامه­ ریزی.
  • فیروزآبادی، سیداحمد؛ دیباجی­ فروشانی، شکوه (۱۳۹۶). نقد سیاست اجتماعی در باب زنان سرپرست خانوار در ایران. بررسی مسائل اجتماعی ایران، دوره ۸، شماره ۲.
  • Malhotra, Anju (2002). “Do Schooling and Work Empower Women in Developing Countries? Gender and Domestic Decisions in Sri Lanka.” Sociological Forum 12(4):599-630

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا