کمک به کودکان و نوجوانان برای مقابله با طرد اجتماعی همسالان؛ راهنمای مددکاران اجتماعی
گردآورنده: مینا دشتبالی؛ مددکاراجتماعی کودک و نوجوان
طرد اجتماعی فرآیندی است که طی آن روابط بین افراد و جامعه ای که در آن زندگی میکنند نقض و سست می شود و در نتیجه فرد در معرض انواع مخاطرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قرار میگیرد. از آنجا که فعالیت نوجوانان و جوانان در عرصه های اجتماعی منوط به پذیرش آنها از سوی سایر افراد و گروههای اجتماعی است، طرد اجتماعی خود می تواند زمینه را برای بزهکاری آنان فراهم کند.
بر اساس نظریه “مارتین زیبرا”[۱] طرد اجتماعی دارای دو بعد ذهنی و عینی است. بعد ذهنی شامل مصادیقی چون شخصیت، سلامت روحی و روانی و بعد عینی با مصادیقی همچون بیکاری، بی خانمانی، فقر و غیره تعریف می شود. نقطه مشترک اشکال متعدد طرد اجتماعی در این دیدگاه “گسستگی” فرد از روابط اجتماعی است. گسستگی از پیوندهای اجتماعی و سمبولیک که هر فرد را در موارد عادی به جامعه اش مرتبط می سازد. این مفهوم در طرد اجتماعی تا سطح گسستگی از خود و تصویری که انسان از خویش ساخته و هویتی که دارد پیش میرود. از منظر زیبرا، طرد اجتماعی و گسست پیوندهای اجتماعی در ابعاد مدرسه، محله، خانواده و دوستان صورت میگیرد. برخی گسست پیوندهای اجتماعی در بین نوجوانان با تجربه طرد اجتماعی منجر به اخراج از مدرسه، آزار و اذیت روحی و جسمی و تمسخر و محرومیت در مدرسه، از بین رفتن مشارکت آنها، عدم وجود محبوبیت، احساس بازندگی، مخالفت با هنجارهای اجتماعی و تنفر از خود میشود.
اگرچه تعاریف متعددی از طرد اجتماعی وجود دارد اما بسیاری طرد اجتماعی را وضعیتی توصیف میکنند که در آن افراد قادر به مشارکت کامل در زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود نخواهند بود. طرد اجتماعی اتفاقی است که میتواند برای هر کسی رخ دهد اما گروههای خاصی مثل نوجوانان، جوانان، فقرا، اقلیتهای قومی – مذهبی و نژادی و مهاجران بیشتر در معرض طرد اجتماعی هستند. در بین نوجوانان نیز طرد اجتماعی به ویژه طرد از سوی همسالان، مدرسه و والدین فراوانی زیادی دارد. طرداجتماعی میتواند آسیبهای روانی زیادی به نوجوانان بزند و پیامدهای عاطفی برای آنها داشته باشد. طرد اجتماعی در واقع میتواند طرد بین فردی یا بین گروهی باشد. در طرد بین فردی نوجوانان به علت تفاوتهای ظاهری، اجتماعی و شخصیتی با دیگران مورد محرومیت قرار میگیرند اما در طرد بین گروهی، تعصبات گروهی، خصوصیات اجتماعی و اقتصادی، جنسیت، قومیت، مذهب و فرهنگ و مهاجرت تاثیرگذار است. باید توجه داشت که اندازه و حجم طرد اجتماعی مهم نیست. طرد اجتماعی در هر اندازه و با هر ابعادی آسیبرسان است. ممکن است برای یک فرد بزرگسال، ارزیابی موقعیتی که در آن با طرد اجتماعی مواجه شده است آسان باشد و آن را صرفا یک مانع کوچک برای ادامه مسیر خود ارزیابی کند اما برای نوجوانان مقابله با اثرات طرد اجتماعی با رنج و درد زیادی همراه خواهد بود.
طرد اجتماعی یک مفهوم چند بعدی است و محرومیت مادی، عدم دسترسی کافی به حقوق اجتماعی، مشارکت اجتماعی پایین و عدم ادغام و همراهی با هنجارهای جامعه را برای فرد در پی خواهد داشت. تجربه های اجتماعی کودکان و نوجوانان در گروههای همسالان نقش اساسی در شکل دادن به ادراک و تعاملات اجتماعی آنها با دیگران در آینده دارد. تحقیقات عصب شناسی نشان میدهند که طرد اجتماعی از سوی همسالان بر بخشهایی از مغز که مسئولیت پردازش و تنظیم احساسات کودکان و نوجوانان را به عهده دارد، نقش موثری خواهد داشت.
باید توجه داشت که طرد، جنبه فراگیری از زندگی اجتماعی است و تاثیرات متفاوتی بر کودکان و نوجوانان خواهد داشت به طوری که تحقیقات در آمریکا از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ نشان میدهند که کودکان و نوجوانانی که تجربه طرد اجتماعی از سوی همسالان را دارند سطح اعتماد بنفس بسیار پایینی دارند و سطح مشارکت آنها در مدرسه کلاس به شدت کاهش مییابد به طوریکه آنها از مدرسه و ادامه تحصیل بیزار میشوند.
از سوی دیگر طرد اجتماعی با قلدری و زورگویی همراه است و عزت نفس، اعتماد بنفس و توانمندیهای کودکان و نوجوانان را کاهش میدهد. همچنین در مبحث طرد اجتماعی بسیاری کودکان و نوجوانان قربانی “پرخاشگری مبتنی بر رابطه[۲]” میشوند که در این نوع از طرد اجتماعی، نوجوان از سوی دوستان صمیمی خود که با هم متحد شده اند مورد تحقیر، شایعه پراکنی، غیبت، تهدید، پرخاشگری کلامی، قلدری و زورگویی، ایجاد محرومیت و در نهایت، طرد قرار میگیرد. این نوع از طرد اجتماعی به فضای مدرسه محدود نمیگردد و ممکن است خارج از فضای مدرسه نیز ادامه پیدا کند. طبق تحقیقات پژوهشی که در سال ۲۰۱۶ در آمریکا انجام گرفته است ۴۸ درصد دانشآموزان ۷ تا ۱۲ سال مرتباً درگیر این نوع از طرد اجتماعی در روابط خود در مدرسه هستند و دانش آموزان۱۳ تا ۱۵ سال ۳۳ فعالیت مرتبط با پرخاشگری مبتنی بر رابطه را در طول یک هفته گزارش میکنند.
این نوع از طرد اجتماعی باعث میشود که کودکان و نوجوانان علاقه خود به مدرسه را از دست بدهند، ترک تحصیل کنند و یا انزوا طلب شوند. همچنین دردهای جسمانی مثل سردرد و معده درد و مشکلات ذهنی مثل افکار خودکشی، مشکل خواب و تمرکز، کابوس و مصرف مواد مخدر و الکل و همچنین رفتن به سمت فعالیتهای بزهکارانه از دیگر نتایج طرد اجتماعی کودک و نوجوان به ویژه پرخاشگری مبتنی بر رابطه است. اما باید توجه داشت که والدین در ارتباط با طرد اجتماعی نقش بسیار مهمی دارند و میتوانند با آموزشهای خود به مقابله با آثار طرداجتماعی در نوجوانان کمک کنند. مقابله با طرد اجتماعی در بین کودکان و نوجوانان شامل کار کردن از طریق دو مولفه مهم خواهد بود: نوجوان چه حسی دارد؟ و چه فکری میکند؟
در واقع این دو مولفه اغلب در یک چرخه وجود دارند و آن چرخه ی ارتباطات است به طوری که احساسات میتوانند بر افکار ما تاثیرگذار باشند و افکار ما نیز بر احساسات ما تاثیرگذار خواهند بود. نادیده گرفتن هر یک از این موارد آسیبهای ناشی از طرد اجتماعی را کاهش نخواهد داد اما توجه به آنها اجساست منفی را کاهش خواهد داد. در چنین شرایطی بایستی به نوجوانان کمک کنیم تا احساسات خود را بشناسند و در موردشان صحبت کنند. اگر در چنین شرایطی کودک یا نوجوانی از ابراز احساسات خود سرباز میزنند و یا تمایل یا توانایی ندارند که در مورد احساساتشان صحبت کنند، والدین میتوانند با صحبت کردن در مورد آنچه میبینند شروع کنند. به این صورت که در شرایط زمانی و مکانی مناسبی مثلا بگویند “چون رابطه تو با دوستت دچار مشکل شده حتما تو عصبانی یا غمگین هستی”. این میتواند شروعی برای برقراری ارتباط و ابراز احساسات از سوی نوجوانان باشد.
راهکارهایی برای برقراری ارتباط اولیه با نوجوان در شرایطی که او با طرد اجتماعی مواجه است:
به طور کلی و همانطور که توضیح داده شد طرد اجتماعی از سوی مدرسه، گروه همسالان، والدین و یا هر گروه دیگری میتواند کودکان و نوجوانان را به سمت حس بی ارزشی، حس بی قدرتی و حس ناامیدی سوق دهد. باید توجه داشته باشیم که کودکان و نوجوانان نمی خواهند والدین مشکلاتشان را حل کنند بلکه آنها میخواهند شنیده و درک شوند.
منابع:
[۱] Martin Zebra
[۲] Relational Aggression
[۳] Brain Storm