مداخلات اجتماعی، جزء جدایی ناپذیر مدیریت بحران در بلایا

بلایای طبیعی همواره به عنوان پدیده ای طبیعی در طول حیات کره زمین وجود داشته و خواهند داشت. وقوع بلایای طبیعی نظیر سیل، زلزله، طوفان و … در اغلب موارد تأثیرات مخربی بر سکونتگاههای انسانی باقی گذارده است و تلفات سنگینی بر ساکنان آنها وارد ساخته است.

ساختمانها و زیرساختهای این گونه مناطق را نابود ساخته و عوارض اقتصادی و اجتماعی پردامنه ای بر جوامع بشری و کشورهای جهان تحمیل کرده است.

طی دو دهه اخیر میلیون ها نفر در اثر حوادث غیرمترقبه جان باخته و حجم خساراتی بالغ بر صدها بیلیون دلار رشد توسعه اجتماعی و اقتصادی جوامع انسانی را با مانع روبه رو کرده است.

بعد از وقوع بحرانها از هر نوع که باشند مسئله مهم و درخور توجه مدیریت بحران توسط مدیران و کارشناسان است. مدیریت بحران یعنی کاهش هر چه بیشتر آثار و پیامدهای مخرب و عوارض بحرانها. یکی از عوارض قابل توجه بحرانها در هر زمینه ای که باشند، عوارض و پیامدهای مخرب اجتماعی آنها است.

اغفال و نادیده گرفتن عوارض اجتماعی بحرانها و بلایای طبیعی فرصت طلایی اعمال مداخلات اجتماعی را از کارشناسان و مددکاران اجتماعی سلب می‌کند و باعث تشدید عوارض و پیامدهای مخرب اجتماعی خواهد شد.

در مدیریت بحران در کشور، علاوه بر نادیده گرفتن ابعاد اجتماعی بحرانها بخصوص بلایای طبیعی، تصور می‌شود برای همه بحران ها، یک راه حل وجود دارد. در صورتی که از آنجا که ماهیت بحرانها، مردم درگیر در بحران، موقعیت مکانی و زمانی بحرانها متفاوت است بنابراین راه‌حلها و رویکردهای مدیریت بحران هم باید متفاوت باشد.

برای مثال می‌توان به بحران طبیعی زلزله کرمانشاه اشاره کرد؛ بدون توجه به فرهنگ مردم درگیر در زلزله لیست نیازمندی توسط افراد غیرمتخصص اعلام شد که بعداً مشخص شد برخی از کمک های مردی با فرهنگ عامه جامعه همخوانی ندارد.

برای مثال می‌توان به ارسال لباسهای جین و کتان (کت و شلوار) و کفشهای اسپرت توسط اتحادیه های پوشاک و کفش کشور اشاره کرد. در صورتی که عمده مردم درگیر در زلزله کُرد بوده‌اند و پوشش آنان علی الخصوص در منطقه خودشان لباس کردی و گیوه می‌باشد و این پوشش جزء هویت آنان محسوب می‌شود و انتظار داشتن از افراد که در موقع اضطرار تن به هر لباسی بدهند گاهاً ممکن است آسیبی بیش از زلزله بر روحیه و هویت فرد وارد کند.

بنابراین ضروری است که برای مداخلات بهینه در بحرانها نقشه و شناسنامه اجتماعی هر منطقه کشور را در اختیار داشته باشیم تا بتوانیم مداخلات کارآمد و موثر داشته باشیم که دسترسی به اطلاعات اجتماعی – فرهنگی هر منطقه جهت مداخلات تخصصی مددکاران اجتماعی در بحرانهایی مانند زلزله بسیار لازم و ضروری است.

مثلاً اگر ما آمار دقیقی از تعداد و نحوه پراکندگی افراد دارای سوء مصرف مواد در مناطق زلزله زده داشته باشیم نسبت به حضور مددکاران اجتماعی متخصص در حوزه اعتیاد یا برپایی چادر توزیع متادون یا سایر اقدامات درمانی میتوانیم موثر تر اقدام کنیم. بنابراین داشتن این دید که مداخلات اجتماعی و داشتن نقشه اجتماعی افراد درگیر در بحران از الزامات مدیریت بحران در کشور است، می‌تواند در کاهش آثار و پیامدهای اجتماعی مخرب بحرانها بسیار موثر باشد.

یکی از اقدامات بسیار موثر مددکاران اجتماعی در بحرانهایی مانند زلزله که عمدتاً نادیده گرفته می‌شود حفظ حریم خصوصی افراد و خانواده های درگیر در بحران است چرا که ممکن است خانواده هایی که قبلا در ساختمانهایی آجری و بتنی زندگی میکرده اند با مسائل و مشکلاتی مانند سوء مصرف مواد توسط یکی از اعضای خانواده، داشتن فرزند معلول، مبتلا بودن یکی از اعضای خانواده به اختلالات روانی مزمن و … مواجه بوده اند که همسایگان از آن بی اطلاع بوده اند و الان با تخریب خانه ها، استرس و فشار مضاعفی بر اینگونه خانواده ها وارد میشود، چرا که علاوه بر نگرانی های عمومی افراد درگیر در زلزله، نگران افشای راز خانوادگی خود و روبرو شدن با برخوردها و واکنش نامناسب اطرافیان هم هستند.

بنایراین مداخلات اجتماعی در بلایای طبیعی مانند زلزله جزء جدایی ناپذیر مدیریت بحران و غیر قابل انکار است و زمانی این مداخلات موثر و کارآمد خواهد بود که اطلاعات و نقشه اجتماعی مناطق و مردم درگیر در بحران در دسترس مددکاران اجتماعی متخصص قرار داده شود.

نویسنده: پروانه خفتان؛ کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی
انتشاریافته در مجموعه رسانه های مددکاری اجتماعی ایرانیان

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا