مددکاری اجتماعی و پدیده کودک آزاری در جامعه

با گشت ساده ای در اینترنت نام کودک آزاری اسامی مختلف با عکس های بسیار تأسف باری به چشم خواهد آمد ستایش نیما باربد و … این کودکان معصوم کودکانی هستند که به دست روزنامه نگاران کشف شده اند و روزگار تلخشان به سمع و نظر همه مردمان رسیده است. همه ما کما بیش با تعریف کتابیِ کودک آزاری که عبارتست از “هرگونه آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک بدست والدین یا افرادیکه نسبت به او مسئول هستند” آشنایی داریم، با دست اندر کاران برخورد با آن نیز آشناییم.

برخورد با کودک آزاری در جای جای قوانین ما از جمله قانون مدنی ماده  ۱۱۷۸،۱۱۷۹،۱۰۴۱،۱۲۱۰ ، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، لایحه قانونی تشکیل سازمان بهزیستی، سیاستهای نظام جمهوری اسلامی ایران (بخش امور اجتماعی، سیاسی، دفاعی، امنیتی – بخش امور فرهنگی، علمی و فناوری) (قانون مجازات اسلامی ماده ۵۹،۱۱۲،۲۲۳،۲۲۰،۶۳۳،۶۲۲،۶۲۱، پیمان نامه حقوق کودک قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی آمده است.

اما چه می شود که ناگهان کودکی تا پای مرگ در اثر کودک آزاری تهدید می شود؟

در فرایند رسیدگی به کودک آزاری سه مجوعه درگیرند: اول مردم عادی اطرافیان آن کودک که اولاً با مداخلات اولیه می توانند مانع فرد کودک آزار شوند و یا در صورت عدم داشتن مهارت های لازم به خط ۱۲۳ اطلاعات لازم را منتقل نمایند.

مجموعه دوم که اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی است و با امکانات و دقت و پروسه کارشناسانه ی خود باید به مسأله بپردازد.

و مجموعه سوم دستگاه قضاست که در نهایت باید به کمک کودک بشتابد و حُکم منصفانه و حمایتگرانه و کارشناسانه در راستای دور شدن کودک از آزارگر و محیط اسیب زا صادر بنماید.

وقتی یک کودک در نزدیکی مرگ کشف می شود یعنی یک قسمت از این سه مجموعه دچار مشکل بوده است و یا ارتباط بین این سه مجموع به خوبی برقرار نشده است.

اگر حس مسئولیت اجتماعی در اطرافیان یک کودک در حال آسیب به اندازه کافی رشد نکرده باشد و یا اینکه سیستم اوژانس اجتماعی دارای امکانات یا دقت کافی نباشد و یا نتواند دستور قضایی لازم را اتخاذ نماید روز به روز با رشد کودکان آسیب دیده شدید روبه رو خواهیم شد.

این که افراد جامعه بدانند در مقابل همه کودکان مسئول اند و خود را ملزم به مداخله بداننذ مرحله اولیه است، پس از آن هر شخص از جامعه باید مهارت ها و امکانات خود را بشناسند تا بداند میزان و شکل مداخله ای که می تواند بنماید چقدر و چگونه است؟ آنچه که ما توقع داریم اینست که یک بقال، یک کشاورز، یک مددکار اجتماعی، هر سه در مقابل پدیده کودک آزاری از خود حساسیت به خرج دهند و برای رفع ان به تکاپو بیافتند، اما از هر سه نفر رفتار یکسان در مقابل این پدیده را انتظار نداریم. یکی از فضاهایی که جا دارد مددکاران اجتماعی خلاء آن را پر نمایند اینست که مهارت های فردی افراد را در شناخت کودک در حال آزار بالا برده و آنان را در مقابله با این پدیده توانمند سازند.

مددکاران اجتماعی می توانند در راستای کاهش کودک آزاری یا به نوعی افزایش کودکان نجات یافته اقدامات مثمرثمری را به انجام برسانند، با قرار گرفتن در کنار پویش های مدنی جدید و سازمان های مردم نهاد به حساس ساختن عموم جامعه و افزایش حس مسئولیت پذیری بپردازند اما نقش اصلی آنان، افزایش فعالیت های مدنی در خصوص آگاهسازی دستگاه قضا در رابطه با  پیامدهای کودک آزاری می باشد. ایجاد نگاه مددکارانه در قُضات از وظایف مشخص مددکارانیست که در حوزه کودک ازاری فعالیت می نمایند.

نبود دادگاه تخصصی جهت بررسی مسائل کودک آزاری یکی از بزرگترین مسائل در رفع مشکلات این کودکان خصوصاً در کلان شهر های ایران است. برخورد سلیقه ای با مسئله کودک آزاری و صدور حُکم های متفاوت و ایجاد فوت وقت از ناهماهنگی هایی  است که گاهاً یک کودک را تا پای مرگ می کشاند.

چه بسیار کودکانی که در مراحل ابتدایی و با تلاش از خانواده و محیط آزار جدا می شوند و  بعد به وسیله قانون کور به همان محیط باز می گردند و سلامت جسم و روحشان به خطر سهمگین تر می افتد و چه بسیار کودکانی که قانون راهکاری برای نجات آنان از آزار ندیده است و این خلاقیت قُضات را مطلب

Social work and the phenomenon of child abuse in society

د تا با حساسیت بیشتر با موضوع برخورد نمایند و احکامی مناسب با حال این کودکان صادر نمایند.

اگر برای مبارزه با کودک آزاری تلاش می کنید تنها کمک مستقیم به کودکان آزار دیده کافی نیست. به عنوان جامعه تخصصی مددکاری لازم است تا در آگاهسازی عموم جامعه و دیگر متخصصین مربوط بکوشیم تا کمتر شاهد رنج کودکانمان باشیم.

هُدی فرح پور | مددکار اورژانس اجتماعی و کارشناس کُرسی صلح دموکراسی حقوق بشر دانشگاه شهید بهشتی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا