مطالعه جامعه شناختی امکان ایجاد روستای دوستدار کودک در ایران

مطالعه جامعه شناختی امکان ایجاد روستای دوستدار کودک در ایران[۱]

مینا دشتبالی
مددکار اجتماعی کودک و نوجوان

برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد ۱۳۹۲، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران
انتشار یافته در مجموعه رسانه های تخصصی مددکاری اجتماعی ایرانیان 

چکیده: کودکان، عامل پیوند نسل‌های گذشته و آینده در هر جامعه محسوب میشوند. اصلاح محیط اجتماعی نیز در هر جامعه از طریق کودکان میسر است. توجه به ایجاد محیطی مناسب برای رشد کودک و آشنایی با نیازها و سرشت فطری او که در دوران کودکی به آن نیازمند است، زمینه رشد درست شخصیتی و تربیتی او را به عنوان نسل سالم فردا، فراهم میآورد. محیطی که به کودکان خود توجه نکند، به نسل موجود و آینده توجه نکرده است. این پژوهش به بررسی “امکان ایجاد روستای دوستدار کودک” در ایران می‌پردازد. از آنجا که کودکان روستایی در تمام طرح‌ها و برنامه‌ها به فراموشی سپرده شده‌اند و همچنین به دلیل ضرورت توجه به کیفیت زندگی کودکان به عنوان نسل آینده‌ جامعه، مطالعه و بررسی مشکلات کودکان و ایجاد برنامه‌هایی منسجم برای توسعه‌ فضاهای روستایی برای آنان ضروری است. طرح‌های دوستدار کودک و از آن جمله “روستای دوستدار کودک” ابتکار حمایتی سازمان جهانی یونیسف است که با هدف اعطای حقوق کودکان روستایی به آنها و توجه به مسائل و مشکلات آنان از قبیل: فقر، کیفیت پایین آموزش تحصیلی، بهداشت نامناسب، بازی، خلاقیت‌های ذهنی و عواطف، توسعه‌ی فیزیکی و تغذیه، مشارکت و تصمیم گیری و وضعیت کار کودکان تدوین گردیده است.

این تحقیق در پارادایم جامعه شناسی کودکی صورت گرفته است و علاوه بر آن که کودکان را کنشگرانی فعال می‌داند و سعی در شنیدن صدای خاموش آنان دارد، به ارزیابی وضعیت محیط فیزیکی، بهداشتی، روانی، آموزشی و مشارکتی کودکان در ۱۰ روستا از دو بخش متفاوت در استان فارس می‌پردازد. برای انجام این پژوهش، از تکنیک مشاهده غیرمشارکتی، مصاحبه نیمه سازمان یافته و تکنیک نقاشی در بین ۲۰۰ کودک ۷ تا ۱۸ سال استفاده شد و داده‌ها با استفاده از تحلیل محتوای کیفی، تحلیل شدند و نتایج نشان دادند که روستاهای مورد مطالعه از لحاظ ابعاد مورد بررسی شرایط مطلوبی برای کودکان ندارند و استانداردهای لازم “روستای دوستدار کودک” در روستاهای مورد مطالعه وجود نداشت. کودکان در روستاهای مورد مطالعه از نبود امکانات رفاهی، بهداشتی و آموزشی رنج می برند. همچنین عدم دسترسی کودکان به امکانات مورد نیاز و ضروری، باعث ایجاد نوعی شکاف و فاصله فرهنگی بین کودکان شهری و روستایی شده است، کودکان روستایی در آرزوی زندگی با امکانات شهری هستند. مشارکت کودکان روستایی در تصمیمگیری در رابطه با امور مربوط به خود بسیار محدود و آگاهی به حقوق کودکان در روستاهای مورد مطالعه وجود نداشت. فضاهای آموزشی همچون مدرسه عاری از بهداشت و ایمنی بودند و در برخی روستاها شرایط نامساعد تغذیه و بهداشت موجب ایجاد سوء تغذیه در بین کودکان شده است.

جهت دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک کنید.

[۱]۱.این مقاله برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان” بررسی روستای دوستدار کودک در ایران” است که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران دفاع شده است.

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا