ضرورت تدوین برنامههایدرمانی متناسب با جنسیت در درمان اعتیاد زنان

ضرورت تدوین برنامههایدرمانی متناسب با جنسیت در درمان اعتیاد زنان
یادداشت اختصاصی پروانه خفتان؛ کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی
سازمان جهانی بهداشت مسئله مواد مخدر، اعم از توليد، انتقال، توزيع و مصرف را در كنار سه مسئله جهاني ديگر يعنی انباشت سلاح کشتار جمعی، آلودگي محيط زيست، فقر و شکاف طبقاتي از جمله مسائل اساسی شمرده است كه حيات بشری را در ابعاد اجتماعي، اقتصادی، فرهنگي و سیاسی در عرصه جهانی مورد تهديد و چالش قرار می دهد. اعتياد يا سوء مصرف مواد به حالتی گفته میشود كه فرد عليرغم عواقب و علائم نامطلوب ناشی از مصرف، اقدام به ادامة مصرف مادهای می كند كه در وی ايجاد تغييرات خُلقی يا رفتاری كرده یا دچار اختلالات عصبی ناشی از آن رفتارها می شود. اعتیاد سالانه قربانیان بی شماری می گیرد و آسیبی جدی بر پیکر خانواده و جامعه وارد میکند. اعتياد به مواد مخدر چندعاملی است و عوامل مختلف روانی، اجتماعی ، فرهنگی، فردی و ژنتيكی در اين زمینه دخیل است. تصور اکثر افراد جامعه در مورد اعتیاد این است که مواد مخدر و سوء مصرف آن، عمدتاً پدیده ای مردانه است و زنان بسیار کمتر از مردان به اعتیاد روی می آورند. به خصوص در ایران که حتی سیگار کشیدن زنان و دختران، تعجب مردم را بر می انگیزد.
گزارش های اخير سازمان ملل در مورد جنسیت و سوء مصرف مواد مخدر نشان می دهد حدود ده درصد از مصرف کنندگان مواد مخدر را زنان تشکیل مي دهند (دفتر جهانی مبارزه با مواد مخدر، 2017)، در کشور ما هم ده درصد از جمعیت معتادان را براساس مطالعات زنان تشکیل میدهند (ستاد مبارزه با مواد مخدر، 1396). زنان معتاد در جامعه آسیب پذیرتر از مردان هستند زيرا مصرف مواد در زنان اغلب با آسیبهای اجتماعي ديگری همچون فرار از خانه، روسپیگری و فقر توام است. اعتياد زنان عوارض خطرناکتری نسبت به مردان ايجاد می كند. بهعنوان مثال فاصله زمانی اولين تجربه به مصرف مواد تا تزريق مواد در زنان بهطور متوسط دوسال و در مردان هشت سال است. بدين ترتيب زنان شش سال زودتر از مردان به وابستگی شديد کشیده می شوند. طبعاً درمان سختتر و عوارخ جسمی، رواني و اجتماعی آن بهمراتب بيشتر است.
از نگرانی های اساسی پیرامون زنان مصرف کننده مواد درمان اعتیاد آنان است، بهطوری که زنان علاقمند به ترک مواد آنطور که باید جای مشخصی و ثابتی در جامعه برای ترک ندارند، معمولاً رانده شده ی جامعه هستند، این مسئله بعد از ترک هم دیده میشود، به نحوی که زمانی که زنان معتاد بطور کامل دست از مواد مخدر میشویند بعد از ترک هم با مشکلات فرهنگی بسیاری در خانواده و جامعه روبرو میشوند. زنان معتاد پس از ترک مواد مخدر اکثراً جای امنی برای ماندن ندارند. علاوه بر طرز نگرش و تفکرات جامعه و تأثیر آن باور در اقدام به ترک زنان و دختران معتاد به موانعی مانند هزینه بالای درمان اعتیاد، وسوسه دوستان برای مصرف مجدد، عدم تفکیک برنامههایدرمانی با توجه به جنسیت و تمرکز بر مردان و عدم توجه به نیاز زنان برای اقدامات اختصاصی درمانی و در نهایت کمبود مراکز بازپروری و بازتوانی مختص زنان معتاد نیز می توان اشاره کرد.
وقتی زنان گرفتار معضل اعتیاد میشوند به مراتب دیرتر و سخت تر امکان رهایی دارند و در واقع جامعه و خانواده برای مردان تمهیدات بیشتر و بهتری برای گریز از دام پر بلای اعتیاد تدارک دیده تا برای زنان، زنان در این عرصه هم محرومترند و شرایطشان و مشکلاتشان ناشناخته و تعریف نشدهترند. بنابراین در برنامه ریزی درمان برای معتادان، زنان گروه مهمی را تشکیل می دهند. با وجود این در بیشتر کشورهای جهان برنامههای درمان اعتیاد و کاهش آسیب متناسب با نیازهای زنان معتاد یا وجود ندارد و یا بسیار نادر است. توجه نکردن به نیازها و عوامل مرتبط با جنسیت به افزایش آسیبپذیری زنان مصرف کننده مواد منجر می شود.