نقش حمایت اجتماعی در کاهش گرایش به مصرف مجدد معتادان بهبودیافته

چکیده
از جمله آسیبهای اجتماعی که به یکی از مشکلات جدی و حاد جوامع امروزی تبدیل شده است استفاده روزافزون از موادمخدر و داروهای روان گردان می باشد که روند افزایشی و سریع آن در برابر انواع درمان ها موجبات نگرانی عموم مردم و دولتمردان به طور خاص در کشورهای مختلف را فراهم نموده است؛ بهبودیافتگی معتادان به موادمخدر و ثبات در عدم بازگشت یک پدیده اجتماعی است و پدیده های اجتماعی تک علتی نبوده و دارای پیچیدگی مرکب است که نقش حمایت اجتماعی در تقویت پیوند اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی و کاهش فشارهای روانی می تواند به مثابه مانعی بر گرایش به اعتیاد موثر واقع شود. رویکرد نظری حمایت اجتماعی در پیوند با همبستگی اجتماعی، سابقه ای به قدمت جامعه شناسی کلاسیک دارد؛ با این حال در زمینه حمایت اجتماعی و نقش آن در حمایت از معتادان بهبودیافته نظریه هایی وجود دارد که در مقاله حاضر به نظریه های ساراسون، کوب، شافر، کوین، لازرواس، کسلر، راتوس و هیرشی اشاره شده است. و در پایان با توجه به مطالب ارائه شده پیشنهاداتی مرتبط ارائه گردید.
کلید واژگان: حمایت اجتماعی، بهبودیافتگی، اعتیاد، نظریه، پیچیدگی مرکب.

مقدمه
در جوامع در حال گذار امروزی همچون ایران که به تبع ارتباط با جهان مدرن و اجرای برنامه های نوسازی از بالا توسط دولت ها، سرمایه اجتماعی قدیم دچار فرسایش گردیده و سرمایه جدید هم آن طوری  که باید شکل نگرفته است با نوعی نابسامانی اجتماعی در سطوح خرد و کلان سروکار داریم که معرف پیدایش گسل ها و گسست های اجتماعی و منبع زایش و افزایش انواع مسائل و آسیب های اجتماعی است (عبداللهی و موسوی،۱۳۸۶: ۱۹۶). از جمله آسیبهای اجتماعی که به یکی از مشکلات جدی و حاد جوامع امروزی تبدیل شده است استفاده روزافزون از موادمخدر و داروهای روانگردان می باشد که روند افزایشی و سریع آن در برابر انواع درمان ها موجبات نگرانی عموم مردم و دولتمردان به طور خاص در کشورهای مختلف را فراهم نموده است؛ از مهمترین دلایل این نگرانیها به اضمحلال کشیده شدن نیروی انسانی کشور و بار مالی حاصل از آن است؛ در واقع، مصرف موادمخدر علاوه بر ایجاد موارد ذکر شده، مسائل و مشکلات دیگری همچون فقر، بزهکاری، رفتارهای ضداجتماعی، ضعف توانمندی شغلی، سست شدن پایه های خانواده و … را بدنبال خواهد داشت. حال در این میان افرادی حضور دارند که پس از سپری کردن روزها و سالها به همراه مخدرها با تصمیم و عزمی جذب به سوی کاهش و سرانجام ترک موادمخدر حرکت کرده اند در این بخش نیازمند مفهومی به نام حمایت اجتماعی است. حمایت اجتماعی یکی از پیامدها و محصولات سرمایه اجتماعی است که شامل حمایت اقوام و خویشاوندان، دوستان و همسایگان می باشد و سه بعد کمک عینی یا ابزاری، اطلاعاتی و عاطفی را دربرمی گیرد. حمایت عینی یا ابزاری دلالت بر موجود بودن حمایت فیزیکی دارد. در این نوع حمایت، کمک از افرادی کسب می شود که نزدیک و صمیمی هستند. حمایت اطلاعاتی شامل کمک به فهم یک مسئله و مشکل است. این نوع حمایت، دلالت بر اطلاعاتی دارد که فرد می تواند در برابر مسائل شخصی و محیطی از آن استفاده کند. حمایت عاطفی به منابع مرتبط با داشتن کسانی دلالت دارد که برای دلداری و احساس اطمینان، فرد می تواند به آنها رجوع کند. افرادی که دارای منابع عاطفی کافی اند، نوعاً احساس می کنند دیگرانی را دارند که هنگام برخورد با مشکلات می توانند به آنها مراجعه کنند.
(فلمینگ و موم، ۱۹۸۶؛ به نقل از ورمزیار، ۱۳۸۷: ۷۹-۷۸).

از این روی حمایت اجتماعی با تقویت پیوند اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی و کاهش فشارهای روانی می تواند به مثابه مانعی بر گرایش به اعتیاد و در صورت اعتیاد فرد دوران بازگشت پایدارتری را ایجاد نماید و موثر واقع شود.

نظریه های مرتبط با حمایت اجتماعی و معتادان بهبودیافته
رویکرد نظری حمایت اجتماعی در پیوند با همبستگی اجتماعی، سابقه ای به قدمت جامعه شناسی کلاسیک دارد. دورکیم با طرح مفهوم همبستگی اجتماعی به گونه ای غیرمستقیم به حمایت اجتماعی به عنوان محصولی برآمده از روابط اجتماعی توجه دارد. اگرچه او برای اولین بار بحث تأثیر شبکه روابط اجتماعی و حمایت های منتج از این شبکه را در آسیب شناسی باب نمود. اما حمایت اجتماعی در تحلیلهای آسیب شناختی اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در زمینه حمایت اجتماعی و نقش آن در حمایت از معتادان بهبودیافته نظریاتی وجود دارد که در این بخش به برخی از این نظریات اشاره می نماییم:
از نظر ساراسون و دیگران حمایت اجتماعی به عنوان میزان برخورداری از محبت، همراهی و توجه اعضای خانواده، دوستان و سایر افراد تعریف شده است. برخی، حمایت های اجتماعی را واقعیت اجتماعی و برخی آن را ناشی از ادارک فرد می دانند(علیپور، ۱۳۸۰: به نقل از دلپسند و دیگران، ۱۳۹۱). حمایت واقعی عبارت است از نوع و فراوانی تعاملات حمایتی خاص است که فرد در روابط اجتماعی در قالب آن ها کمک های ابزاری، عاطفی و اطلاعاتی را از دیگران دریافت می کند. افراد براساس روابط اجتماعی و نوع پیوندهایی که دارند از منابع حمایتی برای برطرف کردن نیازهایشان استفاده می کنند، بطوری  که هر اندازه روابط اجتماعی گسترده تر باشد میزان دسترسی به منابع حمایتی را بیشتر می کند و احتمالاً این منابع حمایت اجتماعی می تواند حوادث منفی زندگی را کاهش داده و به مثابه چتر دفاعی در مقابل عوامل استرس زای زندگی اجتماعی عمل می کند؛ و در نهایت در ارتباط با اعتیاد از نظریه ساراسون می توان چنین استنباط نمود که حمایت اجتماعی با کاهش ناکامی ها و تقویت خودپنداره مثبت احتمال گرایش مجدد به اعتیاد را کاهش می دهد.
کوب حمایت اجتماعی را مجموعه اطلاعاتی تعریف می کند که شخص را به این اعتقاد می رساند که در یک شبکه ارتباطی مورد توجه و علاقه دیگران است و از سوی آن ها با ارزش و محترم شمرده می شود، و در نتیجه چنین باوری این احساس به فرد دست می دهد که به آن شبکه ارتباطی متعلق است(رستگارخالد، ۱۳۸۴: ۱۳۶).
شافر، کوین و لازرواس با تأکید بر ادراکات ذهنی فرد، حمایت اجتماعی را عبارت از ارزشیابی ها یا ارزیابی های فرد از این که تا چه حد یک تعامل یا الگوی تعاملات یا روابط برای وی سودمند است، می دانند.
کسلر و همکاران بین دو نوع از حمایت اجتماعی تمایز قائل می شوند: حمایت اجتماعی ساختاری و حمایت اجتماعی کارکردی. حمایت اجتماعی ساختاری بر جنبه های ساختاری روابط اجتماعی دلالت می کند. این جنبه ها بطور کلی عبارتند از ترتیب و برنامه زندگی) بدین معنی که آیا شخص به تنهایی زندگی می کند یا با دیگران ( فراوانی تعاملات اجتماعی، مشارکت در فعالیت های اجتماعی یا درگیری در شبکه اجتماعی (گروهی از افراد که ممکن است سطوح متنوعی از تماس با یکدیگر داشته باشند). حمایت اجتماعی کارکردی نیز اصولاً به کارکردهای متعددی که حمایت ممکن است فراهم کند اشاره دارد. از جمله این نوع حمایت می توان به ابراز حالات روانی مثبت یا حمایت عاطفی، اظهار موافقت با عقاید و یا احساسات شخص، ابراز احساس تشویق آمیز و دلگرم کننده و یا کارکردهای دیگر مانند تأمین مشورت، ارائه اطلاعات و تأمین کمک های اطلاعاتی اشاره کرد
Kessler and et al, 1985: 542)).
از منظر راتوس می توان چنین استدلال نمود که حمایت اجتماعی با کاهش منابع فشار و تعدیل آن ها به مثابه یک عامل بازدارنده در برابر آسیب های اجتماعی عمل می کند. راتوس عقیده دارد که حمایت اجتماعی از طریق فرآیندهای زیر فشارهای روانی را تعدیل می کند:
۱٫ توجه عاطفی: گوش دادن به مشکلات فرد و ابراز احساس همدلی، مراقبت، فهم و قوت قلب داد؛
۲٫ یاری رسانی: ارائه حمایت و یاری که به رفتار انطباقی می انجامد؛
۳٫ اطلاعات: ارائه راهنمایی و توصیه جهت افزایش توانایی مقابله ای افراد؛
۴٫ ارزیابی: ارائه پسخوراند از طرف دیگران در زمینه عملکرد منجر به تصحیح عملکرد؛
۵٫ جامعه پذیری: دریافت حمایت اجتماعی معمولاً به واسطه جامعه پذیری بدست می آید در نتیجه نتایج سودمندی بدنبال می آورد (بخشی پور و همکاران، ۱۳۸۴: ۱۴۷-۱۴۶).
نظریه کنترل اجتماعی هیرشی از جمله نظریه های کنترل است که هم کنترل درونی و هم کنترل بیرونی را مورد توجه قرار می دهد. هیرشی با الهام از دورکیم، معتقد است که رفتار انحرافی نتیجه ضعف پیوندهای فرد با جامعه عادی است (محسنی تبریزی، ۱۳۸۳: ۸۹). در نظریه هیرشی چهار عنصر برای پیوند فرد با جامعه یا دیگران، عادی دیده شده است:
۱٫ دلبستگی: میزان توجه و حساسیت فرد نسبت به دیگران و دیدگاه ها و توقعات آن ها.
۲٫ تعهد: میزان همراهی پاداش ها و مجازات های اجتماعی با رفتار همنوا و نابهنجار افراد.
۳٫ درگیربودن: میزان وقتی که فرد در فعالیت های عادی اجتماعی صرف می کند.
۴٫ باورداشتن: میزان اعتبار هنجارهای اجتماعی برای فرد، با میزان درونی کردن هنجارهای اجتماعی(مشکاتی ومشکاتی،۱۳۸۱: ۴۳).
هر عنصر یک حلقه ارتباط بین فرد و جامعه است تا زمانی که فردی به گروه های عادی جامعه ارتباط دارد، از هنجارهای اجتماعی پیروی می کند ولی اگر یک یا چند حلقه ارتباطی ضعیف شد، احتمال منحرف شدن افزایش می یابد(ممتاز، ۱۳۸۰: ۱۲۳-۱۲۰).

حمایت اجتماعی و معتادان بهبودیافته
از آنجایی که بهبودیافتگی معتادان به موادمخدر و ثبات در این راه یک پدیده اجتماعی است و پدیده های اجتماعی تک علتی نبوده و دارای پیچیدگی مرکب هستند رهایی فرد از موادمخدر به عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی متعددی بستگی دارد. عوامل فردی همچون وضعیت جسمانی، روانی، اقتصادی و… عوامل خانوادگی همچون روابط درون خانواده، میزان مسئولیت پذیری و… و در سطح اجتماعی ساختارهایی که بر فرد تاثیرگذار است نقش تعیین کننده ای دارا هستند. یکی از عواملی که می تواند در بهبود فرد تاثیرگذار باشد، تاثیر حمایت اجتماعی بر این روند می باشد. حمایت اجتماعی در فرآیند بازگشت و بهبود فرد معتاد می تواند تقویت کننده ای قدرتمند و سودمند باشد. از جمله مواردی که حمایت اجتماعی می تواند در این فرآیند تاثیرگذار باشد عبارتند از:
* احساس تعلق؛
* احساس امنیت و امن بودن؛
* کاهش استرس، انزوا و تنهایی؛
* افزایش احساس معنا و هدف داشتن در زندگی؛
* افزایش امید و مثبت اندیشی نسبت به آینده؛
* شانس فرار از دنیایی کوچک و نگرانی های ناشی از آن؛
* حمایت اجتماعی می تواند بر احساس شرم، خجالت و پنهان شدن مقابله کند.

حمایت اجتماعی به روش های گوناگونی می تواند در بهبودیافتگان از اعتیاد کمک کننده باشد:
۱٫ فراهم آوردن اطلاعات با ارزش به طور مثل معرفی پایگاه های اطلاعاتی در زمینه اعتیاد، شرح و توصیف تجارب شخصی افراد مختلف در هنگام بهبود، به اشتراک گذاری تکنیک ها و روش هایی که می تواند در مدیریت تمایل به اعتیاد کمک کننده باشد.
۲٫ فراهم نمودن منابع لازم یا مطلوب به طور مثال ارائه اطلاعات برای یک مصاحبه شغلی، ارائه یک کتاب در زمینه بهبود و روش های موثر آن، قرض دادن اتومیبل.
۳٫ فراهم نمودن کمک های واقعی و محسوس برای مثال همراه شدن با فرد برای رفتن به مطب پزشک، مراقبت از کودکان آن ها و یا کمک به فرد به منظور پیدا کردن یک منزل مناسب.
۴٫ فراهم نمودن حمایت عاطفی شامل گوش دادن فعال، تشویق، احساس فهم شدن، دلسوزی و حل مسئله به طور مشترک.
بدون شک، برخی از افرادی وجود دارند که بدون توجه به حمایت اجتماعی بهبود می یابند با این وجود پژوهش ها حاکی از آن است که رابطه مستقیمی بین افرادی که از حمایت های اجتماعی و گروهی بهره می برند با بهبودشان وجود دارد
(Atkins & Hawdon, 2007; Humphreys, 2011).

در حقیقت حمایت اجتماعی در بهبودیافتگی افراد معتاد بسیار تعیین کننده است که حتی چندین رویکرد در معالجه اعتیاد تمرکز خود را به حمایت اجتماعی قرار می دهند
(Miller, Forchimes & Zweben, 2011).

با این وجود نقش حمایت اجتماعی در بهبود معتادانی که در فرآیندهای طبیعی دست به اقدام می زنند شاخص با اهمیت تری می باشد.

نتیجه گیری و ارائه پیشنهاد
معتادان بهبودیافته بویژه افرادی که در ماه های ابتدایی پس از بازگشت و ترک قرار دارند از جمله اقشار آسیب پذیر در اجتماع هستند که در صورت عدم توجه و کاهش میزان حمایت اجتماعی از این افراد، احتمال بازگشت بسیار افزایش می یابد از این روی آگاه سازی در سطح جامعه، خانواده، افراد به همراه مدیریت صحیح و برنامه ریزی منسجم با در نظر گرفتن مفاهیمی همچون حمایت اجتماعی و سرمایه اجتماعی، به آسیب پذیری و کاهش فشار روان بهبودیافتگان می تواند کمک نماید تا به احساس اطمینان و ثبات بیشتری دست پیدا کنند و گویی که آن ها کنترل موقعیت پس از ترک موادمخدر را برعهده دارند.

با توجه به مطالب ارائه شده می توان مواردی را مورد پیشنهاد قرار داد تا میزان حمایت اجتماعی از معتادان بهبودیافته روز به روز افزایش چشمگیری یابد:
* انعقاد موافقتنامه بین دستگاهی با هدف ارائه خدمات به بهبود یافتگان از اعتیاد با توجه به ویژگی های شخصیتی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگ بومی آنان انجام پذیرد.
* تاکید بر تفاوت مسائل هر استان با استان دیگر در این حوزه در جریان شکل گیری برنامه مشترک ارائه خدمات به بهبودیافتگان از اعتیاد مورد توجه قرار گیرد. همچنین این مدل های استانی، در برنامه ریزی ها و کاهش عوامل خطرزا در بازگشت بهبودیافته از اعتیاد بکار گرفته  شود.
* راه اندازی شبکه حمایت های اجتماعی برای بهبود یافتگان از اعتیاد از طریق تشویق و ترغیب سازمان های مردم نهاد فعال در این حوزه که منجر به افزایش کیفیت ارائه خدمات توسط سازمان ها شود.
* برگزاری کارگاه های آموزشی توسط سمن ها (NGOs) پیرامون سازوکارهای شکل گیری حمایت های اجتماعی از بهبودیافتگان از اعتیاد.
* نقش خانواده در روند ثبات بهبودیافتگی معتادان بسیار برجسته تر از نهادهای درمانی و حمایتی است چرا که حمایت‌ در این نهادها گسسته است از این روی توجه ویژه به نقش خانواده در کنار هم افزایی و مشارکت سایر نهادها، دستگاه‌ها و تشکل‌های مردم نهاد بهبود در این روند را می تواند تسریع بخشد.

سجّاد مجیدی پرست
کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی
مدیر پژوهش کلینیک مددکاری اجتماعی هانا

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا